داستان لاتزیوی اریکسون؛ جامی که از آسمان بارید
هفتیک– در سال 1997 بازندهای هدایت مشتی بازندهی دیگر را بر عهده گرفت و هدفش قهرمانی در سری A بود. حداقل میتوان گفت تابستان آن سال، اسون یوران اریکسون و لاتزیو به این چیزها معروف شده بودند. همان زمانیکه سرمربی سوئدی، به امید فرصتی دیگر در اسکودتو به رم بازگشت. اریکسون 10 سال در تلاش بود– با تیمهای آ اس رم و فیورنتینا در دههی 1980 و سپس سمپدوریا در دههی 1990 –عنوان قهرمانی ایتالیا را از آن خود کند. مردم رفته رفته او را “بازنده موفق” (Il Perdente Successo) نامیدند. اریکسون بعدها نوشت:”صحبتهای پراکندهای از میان روزنامهنگاران به گوش میرسید که اریکسون هرگز برندهی لیگ نخواهد شد. اصلاً از این قضیه خوشم نمیآمد.”
قرار نبود اریکسون به لاتزیو برود. با بلکبرن قرارداد امضا کرده بود اما بعداً از آن کنار کشید. دلیلش تا حدودی به مالک باشگاه، جک واکر، مربوط میشد که با پرداخت دستمزدی که روبرتو مانچینی خواسته بود، مخالفت کرده بود. اریکسون قصد داشت مانچینی را از سمپدوریا با خود به بلکبرن ببرد. زمانیکه لاتزیو به او پیشنهاد همکاری داد، واکر را راضی کرد تا قرارداد را پاره کرده و به جای او، روی هاجسون را استخدام کند. اریکسون اینگونه از پیشنهاد همکاری لاتزیو تعریف کرد:”فرصتی بود که تنها یک بار در زندگی نصیبم میشد. باید قبول میکردم.”
کتابهای تاریخ دلایل زیادی برای این همه هیجان در اختیار اریکسون قرار نمیداد. زمانیکه پا به لاتزیو گذاشت احساس میکرد لاتزیو را ” هنوز به عنوان تیمی بازنده” میشناسند و منظور او صرفاً تیمی نبود که تعداد انگشتشماری بازی را برنده شده باشد. لاتزیو تنها یک بار قهرمان سری A شده بود و این اتفاق در سال 1974 زمانی رخ داد که توماسو مائِسترِلی، توانست با هدایت مثالزدنی، عشق و علاقهاش به توتال فوتبال، تیم بیثباتی مانند لاتزیو را از ورطه سقوط برهاند و فاتح سری A کند. این عنوان قهرمانی میتوانست آغازگر دورانی طلایی برای لاتزیو باشد؛ اما طی سه سال، مائِسترلی از سرطان معده جان باخت و جورجو کینالیا، ستاره این تیم در خط حمله، هم برای ادامه حرفهاش به نیویورک سفر کرد؛ و در یک حادثه باورنکردنی، هافبک تأثیرگذار تیم، “لوچانو ری چِکونی”، توسط مالک مغازه جواهرفروشی که خیلی دیر فهمید تلاش او برای سرقت صرفاً شوخی بوده است، به ضرب گلوله کشته شد! در سال 1980، پس از آنکه مشخص شد چند نفر از بازیکنان لاتزیو در رسوایی شرطبندی توتونرو مشارکت داشتند، این تیم، به سری B سقوط کرد. هفت سال بعد، برای آنکه از قعر جدول و سقوط به سری C ایتالیا نجات پیدا کنند، باید در پلی آف پیروز میشدند.
اما چیزی که برای اریکسون اهمیت داشت این بود که سرجیو کرانیوتی رئیس باشگاه شده بود. کرانیوتیِ کاریزماتیک به عنوان مالک شرکت تجارت محصولات کشاورزی چیریو، در سال 1992 لاتزیو را خریده بود و به آن پول تزریق میکرد. یکی از اولین کارهایی که انجام داد، امضاء قرارداد با پل گاسکوئین بود. این سرمایهگذاری تازه لاتزیو را از وسط جدول به جمع پنج تیم برتر رساند؛ اما نه دینو زوف و نه زدنِک زمان، هیچکدام نتوانستند به عنوان قهرمانی نزدیک شوند. به همین دلیل بود که کرانیوتی به اریکسون روی آورد.
اریکسون تیم قدرتمندی تحویل گرفته بود و دروازهبان باتجربهای مثل لوکا مارکهجانی، بازیکن مدافع میانی باهوشی مثل الساندرو نستا و بازیساز خستگیناپذیر و جنگندهای مثل پاول ندود را در اختیار داشت. در خط حمله نیز، جوزپه سینیوری، برنده سه عنوان کاپوکانونیره (بهترین گلزن سری A) در پنج فصل اخیر بود (در سال 1996 با ایگور پروتی از باری به صورت مشترک برنده شد.)
با وجود این، اریکسون احساس میکرد بازیکنِ ذاتا برنده، کم دارد. به کرانیوتی گفت که اگر سه بازیکن مدنظرش را بخرد، قهرمان لیگ خواهد شد. این سه بازیکن سینیشا میهایلوویچ، روبرتو مانچینی و خوان سباستین ورون بودند. اریکسون در تیم سمپدوریا از این سه بازیکن شناخت داشت، اما کرانیوتی مردد بود و فقط مانچینی را برایش به خدمت گرفت. اما جایی برای شکایت اریکسون وجود نداشت؛ همراه با مانچینی، ماتیاس آلمیدا که یک هافبک جنگنده بود، آلن بوکسیچ، مهاجم تنومند، جوزپه پانکارو، مدافع چند پُسته و ولادیمیر یوگوویچ، هافبک تکنیکی به خدمت گرفته شدند.
با داشتن آن همه بازیکن که تنها باید با هم هماهنگ میشدند، لاتزیو با موانعی مواجه بود. به نظر اریکسون بخشی از مشکل به خاطر سینیوری بود که به عقیده او تیم را به نگرشی منفی آلوده کرده بود. اریکسون مدعی بود سینیوری گفته بود لاتزیو هرگز قهرمان لیگ نخواهد شد. اما زمانیکه اریکسون او را روی نیمکت ذخیرهها نگاه داشت، طرفداران سینیوری در اعتراض به این تصمیم از دیوارهای زمین تمرین فورملو بالا رفتند و در نتیجه پلیس به اریکسون توصیه کرد از در پشتی زمین تمرین فرار کند. اریکسون نپذیرفت و سوار بر خودروی خود از دروازه اصلی بیرون رفت. طرفداران درحالیکه خودروی او را احاطه کرده بودند، نام سینیوری را فریاد میزدند. با این وجود اریکسون سینیوری را به سمپدوریا فرستاد. لاتزیو طی 16 بازی متوالی بدون شکست در لیگ پیش رفت اما طی هفت هفته پایانی تنها یک امتیاز کسب و تا جایگاه هفتم جدول سقوط کرد.
هر چند لاتزیو در عمل موفق به کسب مقام قهرمانی جام حذفی فوتبال ایتالیا شد و به فینال جام یوفا نیز راه پیدا کرد و تنها برابر اینترمیلان متحمل شکست 3 بر صفر شد؛ اما به نظر میرسید نتیجه نهایی کار آنها در لیگ، باعث شد کرانیوتی نسبت به اریکسون دودل شود. رئیس باشگاه بعداً اعتراف کرد که با فابیو کاپلو که مشتاق پذیرفتن مربیگری لاتزیو بود ولی در نهایت پاسخ منفی داد، در ارتباط بوده است. با این حال کرانیوتی تصمیم گرفت از مربی تیمش حمایت کند. او دومین آرزو از سه آرزوی اریکسون را برآورده کرد و میهایلوویچ بهعلاوه فرناندو کوتو، مدافع میانی، سرجیو کونسیسائو، وینگر، دژان استانکوویچ، هافبک میانی و ایوان دلاپنیای بازیساز را به خدمت تیم درآورد. کرانیوتی همچنین معتقد بود که تیم به یک مهاجم درست و حسابی نیاز دارد. او نه تنها با مهاجم زهردار اهل شیلی یعنی مارسلو سالاس قرارداد امضا کرد، بلکه بنا به گزارشها، مبلغ 18 میلیون پوند نیز که در آن زمان رقم بسیار گزافی محسوب میشد بابت کریستین ویری پرداخت که در 24 بازی برای تیم اتلتیکو مادرید 24 گل در لیگ به ثمر رسانده بود.
احتمالاً این خریدها برای اریکسون کافی بود تا برای اولینبار فاتح اسکودتو شود. در عمل هم لاتزیو توانست در آن فصل با شکست 2 بر 1 مایورکا در بازی فینال در ویلا پارک، آخرین نسخه از جام برندگان اروپا را از آن خود کند. اما در سری A از اوایل فوریه در بالای جدول بودند تا زمانیکه با تساوی در هفته یکی مانده به آخر مقابل فیورنتینا، میلان توانست از آنها عبور کند. در روز پایانی لاتزیو نیاز داشت که پروجا، میلان را شکست دهد. این اتفاق نیفتاد و میلان تنها با یک امتیاز توانست عنوان قهرمانی را به چنگ آورد.
اگر فرد دیگری رئیس باشگاه بود، احتمالاً به خاطر این اشتباه اعتمادش را به پروژه از دست میداد. اما کرانیوتی تصمیم گرفت بیش از پیش برای تیم لاتزیو پول خرج کند. اما او و اریکسون در تابستان آن سال به مشکلی برخوردند: داشتند ویری را از دست میدادند. باشگاه مدعی شد که ویری دستمزدی را تقاضا میکرد که به عقیده کرانیوتی بیشتر به باجخواهی شباهت داشت و اریکسون ویری را “فردی ناآرام” توصیف کرد که “پول دوست داشت.” حقیقت این بود که ویری هشت بار طی هشت سال باشگاه عوض کرده بود و ماسیمو موراتی پول خوبی به او پیشنهاد داده بود تا به اینترمیلان ملحق شود. کرانیوتی معاملهای به ارزش 28 میلیون پوند با موراتی انجام داد و دیگو سیمئونه را نیز به لاتزیو آورد. زمانیکه مبلغ این قرارداد که رکورد جهانی را شکست در مطبوعات منعکس شد، روزنامه واتیکان به نام لوسرواتوره رومانو با عنوان “توهین به فقرا” انتقاد شدیدی به این انتقال کرد.
به هر حال اریکسون از این انتقال راضی بود. پولی که باشگاه از فروش ویری به دست آورد، کرانیوتی را راضی کرد تا 18 میلیون دلار برای ورون بپردازد که آخرین آرزو از سه آرزوی اریکسون بود. کرانیوتی همچنین با مدافع جسور و سرسختی به نام روبرتو نستور سنسینی و مهاجمی به نام سیمونه اینزاگی که برادر کوچکتر فیلیپو اینزاگی بود، قرارداد امضا کرد. لاتزیو فصل جدید را با پیروزی 1 بر صفر مقابل منچستریونایتد در سوپر جام اروپا آغاز کرد. بعد از این پیروزی، سرالکس فرگوسن لاتزیو را شانس نخست قهرمانی در سری A خواند.
اریکسون میدانست که یکی از قویترین تیمهای اروپا را در اختیار دارد. جلوتر از دروازهبان تیم، لوکا مارکه جانی، مدافعان میانی تیم، نستا و میهایلوویچ را در قلب خط دفاعی قرار داشتند و پانکارو و پائولو نگرو نیز در دو سمت آنها مستقر بودند. از بین آلمیدا، سیمئونه و سنسینی، دو هافبک دفاعی در ترکیب اصلی جای میگرفت. آنها پشت سر ورون قرار میگرفتند؛ در حالیکه ندود و کونسیسائو با فاصله در دو گوش بازی میکردند و سالاس در نوک حمله قرار میگرفت. با اینکه چیدمان اصلی تیم به این شکل بود اما اریکسون دوست داشت سیستم و بازیکنان را تغییر دهد؛ به این دلیل که مایل بود بازیکنانش را با حضور در میدان مسابقه، راضی نگه دارد و به حریفان نیز اجازه حدس زدن ترکیب اصلی تیمش ندهد. در 34 هفته از آن فصلِ سری A، تنها خوان ورون در 28 مسابقه از ابتدا در ترکیب اصلی تیم قرار گرفت.
اریکسون میتوانست دو نفر را در نوک حمله بازی دهد و دقایقی هم به بوکسیچ، اینزاگی، مانچینی یا فابریستیو راوانلی بازی دهد که در فصل زمستان به تیم ملحق شد. مانچینی که آن زمان 35 سال سن داشت اغلب به عنوان بازیکن تعویضی به میدان میرفت و ظاهراً اریکسون ترجیح میداد بازی را با او شروع کند و بعد او را از زمین بیرون بکشد. اریکسون میگفت:”هر بار که او را تعویض میکردم مجبور میشدم گوشهایم را بگیرم.”
لاتزیو فصل سری A را خوب شروع کرد. در 9 بازی اول خود شکست نخورد و درخشانترین این بازیها نیز مساوی 4 به 4 بازی در خانه در مقابل میلانِ آلبرتو زاکرونی بود که طی دو دقیقه، دو گل به خودی داشت و آندری شوچنکو هتتریک کرد. اما در ماه نوامبر، لاتزیو در دیداری که مهمان بود، بازی را 4-1 به رُم کاپلو واگذار کرد. تا اوایل ماه دسامبر جایگاه اول جدول را مشترکا با یوونتوس و رم در اختیار داشت و اینترمیلان، پارما و میلان نیز با اختلاف کم پا به پای آنها پیش میآمدند.
اریکسون به تیم نظم و هارمونی بخشیده بود. در فورملو کادر فنی تیم و دستیاران اریکسون برنامهای دقیق و سخت را برای بازیکنان تنظیم کرده بودند و هر بازیکنی که دیر میرسید، جریمه میکردند. در زمین بازی، لاتزیو نمایشی در حد یکی از بهترین تیمهای اروپایی را ارائه میداد. اما رقبای آنها هم بد نبودند. یوونتوس با مربیگری کارلو آنچلوتی، بازیکنانی چون زینالدین زیدان، الساندرو دل پیرو، فیلیپو اینزاگی و انتونیو کونته را در اختیار داشت. مارچلو لیپی در تیم اینترمیلان، بازیکنانی مثل ویری، رونالدو، روبرتو باجو، آلوارو رکوبا و ایوان زامورانو را به زمین میفرستاد. در فیورنتینا، جیووانی تراپاتونی، مهاجمی مانند گابریل باتیستوتا را در اختیار داشت که بیوقفه گل میزد. در پارما نیز آلبرتو مالزانی میتوانست روی بازیکنی مثل هرنان کرسپو، آریل ارتگا و مارسیو آموروسو در نوک حمله و همچنین جانلوئیجی بوفون، لیلیان تورام و فابیو کاناوارو در عقب زمین حساب کند.
طی ماههای بعد نیز رقابت بر سر قهرمانی شانه به شانه ادامه داشت. تا ماه مارس فقط پارما از این قافله عقب افتاده بود. اما لاتزیو با مساوی در خانه مقابل اینتر متوقف شد و درحالیکه شاید اریکسون از اینکه بیشتر رقبایش نیز با مانع مواجه شده بودند، خیالش راحت شده بود، اما استثنایی نیز وجود داشت. یوونتوس طی 25 بازی تنها 11 گل دریافت کرده بود. زمانیکه لاتزیو در آن زمان 1-0 در خانه حریف به ورونا باخت، یوونتوس 22 بازی بدون شکست را پشت سر گذاشته بود. بانوی پیر با اختلاف 9 امتیاز در جدول یکهتازی میکرد.
در آن مرحله بیشتر تیمهای مدعی قهرمانی افت کرده بودند. در هشت هفته انتهایی، رُم تنها یک بار برنده شد، اینتر چهار بار شکست خورد و میلان نیز از تک و تا افتاد. تنها لاتزیو رو به جلو ادامه داد و انتقام باخت قبلیاش مقابل رم را با برد 2-1 در ورزشگاه المپیک رم گرفت. زمانیکه به لطف دو گل شوچنکو، یوونتوس 2-0 به میلان باخت، لاتزیو کورسوی امیدی برای زنده کردن عنوان قهرمانی پیدا کرد. هفته بعد در زمین یوونتوس به مصاف این تیم رفتند. در یک بازی پرتنش، چیرو فرارا، مدافع یوونتوس، اخراج شد و پس از آن سیمئونه با سرعت خود را به محوطه رساند و توپی که ورون با پاسی محکم در اختیارش گذاشته بود، با ضربهای آرام به گوشه پایین دروازه فرستاد. لاتزیو 1 بر صفر پیروز شد. حالا اختلاف با یوونتووس به سه امتیاز کاهش یافته بود.
چیزی که شاید هدفی از دست رفته به حساب میآمد، ناگهان به فرصتی طلایی برای کرانیوتی و اریکسون تبدیل شد تا اسکودتو را تصاحب کنند. لاتزیو در هفته بعد میتوانست از این هم بیشتر به یوونتوس نزدیک شود. در بازی بعدی، یک بر صفر بر پروجا چیره شدند و از سویی دیگر، یوونتوس با دو گل در زمانهای تلفشده بولونیا را شکست داد. پس از آن لاتزیو به مصاف فیورنتینا رفت. هنگامیکه میهایلوویچ در دقیقه 89 برای تیمش گل زد، به نظر میرسید سه امتیاز بازی متعلق به لاتزیو خواهد بود اما در زمان تلفشده بازی باتیستوتا ضربه آزاد را به زیبایی هر چه تمامتر وارد دروازه لاتزیو کرد و بازی 3-3 مساوی شد. یوونتوس در جوزپه مه آتزا 2-1 بر اینتر غلبه کرد. فاصله مجدداً 5 امتیاز شد و فقط چهار بازی به پایان لیگ باقی مانده بود.
اریکسون میدانست رسیدن به یوونتوس کار دشواری خواهد بود. همان هفته لاتزیو در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان برابر والنسیا حذف شد. زمانیکه لاتزیو و یوونتوس در هفته بعدی لیگ، هر دو برنده بازیهایشان شدند، به نظر میرسید دیگر کار از کار گذشته است و عنوان قهرمانی را از دست دادهاند. یوونتوس باید طی سه بازی، پنج امتیاز از دست میداد تا لاتزیو فرصتی دوباره به دست آورد. با این وجود اریکسون از تیم خود انتظار بُرد داشت و آنها نیز کم نگذاشتند؛ به خصوص سیمئونه که طی هفتههای آخر گویی جادو شده بود. سیمئونه که گل پیروزی را مقابل یوونتوس زده بود و گل پیروزی دیگری در مرحله قبل در دروازه پیاچنزا جای داده بود، در بازی لاتزیو برابر ونتزیا اولین گل را به ثمر رساند. در همین حال، یوونتوس در شوک باخت 2-0 برابر ورونا فرو رفت. حالا اختلاف به 2 امتیاز کاهش یافته بود.
در هفته ماقبل آخر لاتزیو به بولونیا سفر کرد. میزبان آنها با سینیوری قرارداد امضا کرده بود که با زدن دو گل به لاتزیو نمک روی زخم اریکسون پاشید. اما سیمئونه بار دیگر گلزنی کرد تا به لاتزیو کمک کند 3 بر 2 این بازی را ببرد. حالا تیم لاتزیو پس از آنکه کار خود را با موفقیت به پایان رساند، منتظر بود ببیند یوونتوس در خانهی خود با پارما چه میکند.
در شهر تورین به نظر میرسید یوونتوس با تمام وجود، به دنبال برد یک بر صفر بود. اما در دقیقه 90 بازی، کاناوارو با ضربه سر توپی را که از کرنر برایش آمده بود، وارد دروازه یوونتوس کرد. به نظر میرسید که این تساوی به قیمت از دست رفتن عنوان قهرمانی برای یوونتوس تمام شده باشد؛ اما داور بازی، ماسیمو دی سانتیس برای خطایی که در محوطه جریمه رخ داده بود، سوت زد. کاناوارو درحالیکه سرش را گرفته بود و دوان دوان به زمین خود برمیگشت، لبخندی از ناباوری بر چهره داشت. در حرکت آهسته هیچ نشانی از خطا دیده نمیشد. یوونتوس بازی را 1-0 برد (از اینجا تماشا کنید).
گلی که پذیرفته نشد، بحث و مجادلهای در سطح کشور بر سر پاک بودن فوتبال ایتالیا ایجاد کرد. روی صفحه اول روزنامه ورزشی کوریره دلو اسپورت نوشته بود:”متأسفیم؛ اما این رسوایی است.” سردبیرِ روزنامه، ماریو اسکونسرتی نوشت:”بیعدالتی عظیمی را شاهد بودم.” تا چندین روز صحنه آهسته آن در تلویزیون پخش شد و یوونتوس و مدیرش، لوچانو موجی، به فساد متهم شدند. یکی از آن منتقدان، کرانیوتی،رئیس لاتزیو بود.
کرانیوتی گفت: “فوتبال ما باید از اساس، از نو ساخته شود. همه، چه طرفداران چه بقیه، دیدند که چه اتفاقی در تورین افتاد و هیچکس نمیتواند توضیح دهد چرا آن گل نباید پذیرفته میشد. هر چیزی که به آن گل ختم شد، کاملاً عادی و طبیعی بود. حداقلش این بود که بازیکنان یوونتوس در حال خطا کردن بودند. اما داور گل را نپذیرفت. چرا؟ نمیدانم. بار دیگر شاهد فقدان مرام ورزشکاری و نبود حرفهایگری افرادی هستیم که وظایف بهخصوصی بر عهده دارند.”
در تعطیلات پایان هفته آخر لیگ، لاتزیو در خانه مقابل رجینا، تیم مورد علاقه تماشاگران بود؛ اما هیچکس انتظار نداشت یوونتوس برابر پروجا امتیاز از دست بدهد. تیمی که سال قبل نتوانسته بود برای لاتزیو کاری بکند، حتی از سال قبل هم کمتر احتمال داشت بتواند آنها را به مقام قهرمانی برساند. پروجا چیزی برای از دست دادن نداشت. گاردین گزارش داده بود گلی که پذیرفته نشد “رسماً عنوان قهرمانی سری A را دودستی تقدیم یوونتوس کرد.” پیش از هفته پایانی، بعضی از طرفداران لاتزیو با حمل تابوتی سیاه در خیابانهای رم به نشانهی مرگ فوتبال ایتالیا، تظاهرات کرده بودند.
در هر صورت هواداران لاتزیو هنوز کاملاً ناامید نشده بودند. به امید اینکه شاید یک اتفاق بعید در بازی یوونتوس رخ دهد، ورزشگاه المپیکو رم را پر کردند. آنها شاهد بودند که لاتزیو به لطف یک پنالتی واضح و یک پنالتی دیگر که بعد از ضربه بسیار آرام بازیکن حریف به بازوی پانکارو گرفته شد، 2-0 در نیمه اول پیش افتاد. بازی در پروجا 0-0 بود. پس از آن اتفاقی باورنکردنی رخ داد. پس از آنکه نیمه اول در زیر نور تند خورشید تمام شد، درهای بهشت از بالای ورزشگاه رناتو کوری به سوی لاتزیو برای شد. توفان و رگبار، زمین بازی را حسابی خیس کرد. در رُم که تنها با دو ساعت رانندگی میتوانستی به سمت جنوب و جایی که پروجا قرار دارد، برسید، آفتاب همچنان میدرخشید. نیویورک تایمز گزارش داد:”هیچ جای دیگری در ایتالیا که بازی فوتبالی در جریان بود، باران، تگرگ، رعد و برق و رگباری که در پروجا در حال فروریختن روی سر بازیکنان بود، گزارش نشده بود.”
این باران، پیرلوئیجی کولینا، داور بازی را وادار کرد تا بیش از یک ساعت بازی را تعطیل کند. سرانجام کولینا که در آن زمان به عنوان بهترین داور دنیا شناخته میشد، با چتر وارد زمین رناتو کوری شد و امتحان کرد ببیند توپ روی زمین چطور حرکت میکند. وقتی او توپ را به زمین میکوبید، به زور به بالا میجهید. یوونتوس سعی کرد بازی را لغو کند اما کولینا تصمیم به ادامه بازی گرفت. بنابراین 82 دقیقه پس از زمان مقرر، نیمهی دوم آغاز شد.
تا آن زمان لاتزیو با گل سیمئونه 3-0 بر رجینا پیروز شده بود. تقریباً هیچکدام از هواداران از ورزشگاه المپیکو رم خارج نشده بودند. هواداران رادیوهایشا را روشن کردند و شنیدند که یوونتوس تازه در حال شروع نیمه دوم است و بازی همچنان 0-0 پیش میرفت. هواداران لاتزیو که با سابقه یوونتوس در دورههای گذشته لیگ آشنایی داشتند، به یاد سال 1976 افتادند که یوونتوس در روز پایانی لیگ در پروجا عنوان قهرمانی را از دست داده بود.
زمانیکه هواداران در جایگاه تماشاگران منتظر بودند، بازیکنان به رختکن پناه بردند و با رادیو به بازی گوش دادند. هیچکس دوش نمیگرفت. هیچکس چیزی نمیگفت. هیچکس تلویزیون تماشا نمیکرد. بعضی از بازیکنان حتی نمیخواستند به گزارش بازی گوش بدهند. کرانیوتی بین رختکن و جایگاه ورزشگاه، در رفت و آمد بود. حتی اریکسون هم در حال قدم زدن بود. سپس ورزشگاه المپیکوی رُم منفجر شد. چهار دقیقه پس از شروع نیمه دوم، پروجا با ضربه آزاد توپ را روی دروازه یوونتوس ریخت و دفع ناقص و ضعیف کونته، راه را برای الساندرو کالوری، مدافع میانی 33 ساله باز کرد تا توپ را با ضربهای محکم به گوش پایین دروازه شلیک کند و تیمش را پیش بیندازد.
یوونتوس میدانست باید بازی را ببرد. هر چه از دستشان بر میآمد برابر پروجا انجام دادند. حتی پس از آنکه جانلوکا زامبروتا دو کارت زرد از کولینا گرفت و اخراج شد، باز هم به فشار روی دروازه پروجا ادامه دادند. اما فرصتها از دست رفت. زمین بازی بسیار خیس، فوتبال بازی کردن را دشوار کرده بود. پروجا 1 بر صفر برنده شد و لاتزیو به مقام قهرمانی سری A رسید.
جنونی در ورزشگاه المپیکوی رم به پا شد. هواداران فریادزنان به زمین بازی ریختند، همدیگر را در آغوش کشیدند و پرچمهایشان را در هوا تکان دادند. مردها در جایگاه تماشاچیان اشک میریختند. کرانیوتی که از فرط خوشحالی از خود بیخود شده بود در آغوش دوستان و دیگر مدیران باشگاه جای گرفت.
آن پایین در رختکن، بازیکنان در حال رقص و آواز بودند. تقریباً تنها کسی که آرامش خود را حفظ کرده بود، اریکسون بود که طوری با خبرگزاریهای تلویزیون صحبت میکرد که انگار در یک کنفرانس مطبوعاتی معمولی شرکت کرده است. خبرنگار به او گفت:” اولین اسکودتوتان در ایتالیا را به دست آوردید…” اریکسون درحالیکه نوشیدنیهای جشن و پایکوبی بر سر و رویش میریخت، عینکش را مرتب کرد و گفت:” بله و امیدوارم آخرینش نباشد.”
این قهرمانی، لقب “بازندهی موفق” را از پیشانی او پاک کرد. لاتزیو در آن فصل با شکست اینتر در فینال، در جام حذفی فوتبال ایتالیا نیز به قهرمانی رسید، اما فقط اسکودتو برای اریکسون اهمیت داشت. برای کرانیوتی و هواداران نیز فقط اسکودتو مهم بود. اریکسون گفت:”هرگز فکر نمیکردم اینقدر زیبا باشد.” آن روز بعد از ظهر لاتزیو همه چیز به دست آورد به جز خود جام. اریکسون گفت: “حدس میزنم جام را در پروجا نگه داشته بودند. هیچ کس فکر نمیکرد ما برنده آن جام باشیم.”
در پروجا بازیکنان یوونتوس به بخت خود لعنت میفرستادند. آنچلوتی بعداً نوشت که “ما به رگبار و باران باختیم.” لوچانو موجی به هیچ وجه ابراز دلسوزی نکرد. “حالا که یوونتوس عنوان قهرمانی را از دست داده است، همه خوشحال خواهند بود… تنها اگر یوونتوس این عنوان را برنده میشد، عدالت برقرار نمیشد. تبریک میگویم. آنها به آنچه میخواستند رسیدند؛ بفرمایید. اینها همه از تواناییهای ویژه من است.” شاید سنگینترین تقصیر بر گردن کونته بود که بعداً آن روز بعدازظهر را یکی از دردناکترین بعدازظهرهای زندگی خود توصیف کرد. او پس از آن مستقیم برای تعطیلات به مصر رفت و پنج شب پشت سر هم خواب به چشمانش نیامد.
برگردیم به رُم. بازیکنان لاتزیو سوار بر اتوبوس به فورملو رفتند و پراکنده شدند تا در جشن پیروزی که قرار بود آن شب در رُم برگزار شود، شرکت کنند. اریکسون سوار بر خودرو به خانه رفت. در راه رفتن به خانه، هواداران هیجانزدهی لاتزیو مدام او را متوقف میکردند و پلیس مجبور به مداخله شد. چندی بعد، در جشن آن شب، اریکسون که برقی از شادی در چشمانش بود، بابت حمایت کرانیوتی، از او تشکر کرد. اریکسون نوشت: “اگر همان اول آن سه بازیکنی را که میخواستم خریده بودیم، احتمالاً تا حالا سه بار برنده اسکودتو میشدیم.”
عالی بود دمت گرم
چ قلم شیوایی
بینظرین…
به امید قهرمانی دوباره عقاب ها
به امید اوجگیری دوباره تیم دوستداشتنی لاتزیو💙🤍