شماره پیراهنهای تاریخی؛ شماره 12، ذخیرههای طلایی، دروازهبانهای دوم و هواداران
هفتیک– نیازی به گفتن نیست که شماره پیراهنهای بالاتر از 11 اساسا چندان خوشایند نیستند. آنها به صورت سنتی افرادی را به خاطر میآورند که جایی در ترکیب ثابت تیم پیدا نکردهاند و در نتیجه تاریخچه و سنت خاصی نیز مانند شماره پیراهنهای ” واقعی ” پشت آنها نیست.
برای مثال وقتی در فصل 94-1993 استفاده از شماره پیراهنهای دائمی در لیگ برتر اجباری شد، باشگاه منچستریونایتد پیراهن شماره 12 را به برایان رابسون داد. این اقدام یک تنزل مقام ناخوشایند برای کاپیتان باشگاه به حساب میآمد که نشان میداد دیگر ارزش حضور در ترکیب 11 نفره این تیم را ندارد.
اما با نگاه واقعبینانه باید به این موضوع اشاره کنیم که تاریخچه پیراهن شماره 12 فراتر از این است و در درجه اول در رقابتهای بزرگ میتوان متوجه آن شد. در جام جهانی 1954 که بازیکنان با پیراهنهای شمارهدار به میدان رفتند، هلموت ران گل تساوی و پیروزی بخش تیم ملی آلمان را در برد باورنکردنی این تیم در دیدار نهایی برابر مجارستان با پیراهن شماره 12 به ثمر رساند. این شماره درخشندگی چندانی ندارد اما شماره جذابی است که میتواند نشاندهنده کیفیتهای متفاوتی باشد.
درواقع شماره 12 اولین بازیکن ذخیره هر تیم است و نباید از خاطر برود که مفهوم دوازدهمین بازیکن به خاطرات دوران معاصر برمیگردد چرا که اولین تعویض در تاریخِ لیگ فوتبال، در سال 1965 انجام شد. پیش از آن بازیکنان مصدوم مجبور بودند با درد در زمین حضور داشته و به بازی ادامه دهند. فینال جام حذفی 1957 به همین دلیل قابل توجه است. استخوان گونه ری وود، دروازهبان منچستریونایتد، در 10 دقیقه ابتدایی بازی شکست و او مجبور به ترک زمین شد و جکی بلنچفلاور به جای او در دروازه ایستاد. وود کمی بعد به زمین بازگشت اما روی خط به آرامی بالا و پایین میرفت تا تغییر جهت وینگرها را مدنظر داشته باشد. اتحادیه فوتبال انگلیس درنهایت در نیمه دهه بعدی اجازه استفاده از بازیکن تعویضی را صادر کرد تا شرایط به آنچه امروز میبینیم نزدیکتر باشد.
کیث پیکاک، هافبک چارلتون- که جدا از دروازهبانها، رکورددار بیشترین بازی با پیراهن این باشگاه نیز هست- اولین تعویض لیگ فوتبال بود و البته که شماره 12 را نیز بر تن داشت. پیکاک سالها بعد با خنده در این باره گفت:” من 591 بازی برای چارلتون انجام دادم و تنها به خاطر یک بازی که از ابتدا در ترکیب قرار نداشتم، به خاطر آورده میشوم.”
در جریان اولین فصلی که اجازه انجام تعویض صادر شد، بازیکن دوازدهم تنها اجازه داشت که جانشین بازیکن مصدوم شود و پیکاک جانشین مایک رز، دروازهبان این تیم، شده بود. استفاده از تعویضها در ابتدا تنها برای آزمایش بود و وقتی موفقیتآمیز ارزیابی شد، برای دلایل فنی نیز اجازه انجام تعویض صادر شد. اما اجازه انجام تعویض دوم تا سال 1987 به تیمهای حاضر در لیگ فوتبال داده نشد. در نتیجه از سال 1965 تا 1987 بازیکن شماره 12 تنها آلترناتیوی بود که یک مربی در اختیار داشت. شماره 12 تنها یک شماره صرف نبود بلکه چیزی بود که در فوتبال امروز با نام پلن B از آن یاد میکنند. البته که چیزی تحت عنوان پلن C وجود نداشت.
معروفترین شماره 12 تاریخ فوتبال انگلیس، دیوید فرکلاف از لیورپول است. او در فصل 76-1975 خود را پشت کوین کیگان و جان توشاک میدید اما به عنوان یک تعویض طلایی نقشی حیاتی را ایفا کرده و در 5 بازی در ترکیب ثابت و 9 بازی که به صورت تعویضی به میدان آمد، موفق شد 7 گل به ثمر برساند.
مهمترین آنها گل دقیقه آخر او که تک گل دربی مرسیساید نیز به حساب میآمد، بود. این بازی در اوایل ماه آوریل (در دیداری که به دلیل همزمانی با گرند نشنال در صبح برگزار میشد) انجام شد. فرکلاف در میانه میدان توپ را از آن خود کرد، 4 نفر را پشت سر گذاشت و توپ را وارد دروازه حریف کرد. شادابی او از روی نیمکت نیز مشخص بود. نکته جالب اینجاست که کلیپ این گل از زمانی که فرکلاف روی نیمکت پیراهن شماره 12 همیشگی خود را بر تن میکند، آغاز میشود. املین هیوز، هم تیمی او، در این باره گفت:” گاهی او در ترکیب ثابت قرار داشت و 90 دقیقه در زمین هیچ کاری نمیکرد اما وقتی به عنوان بازیکن تعویضی به میدان میرفت، تنها چند ثانیه طول میکشید که جذابترین گل را به ثمر برساند.”
فرکلاف مانند بسیاری از تعویضهای طلایی دیگر پس از خود، پس از مدتی از شهرت خود به عنوان یک تعویض قابل اعتماد ناراضی شد و باور داشت که این باعث میشود از زندگی حرفهای خود عقب بیفتد. با این حال با تعریف یک نقش، جایگاه او در تاریخ لیورپول بسیار مهمتر از بسیاری از بازیکنان است. زندگینامه او در سال 2015 منتشر شد و نامش ” تعویض طلایی: داستان معروفترین شماره 12 تاریخ ” بود.
در طول دوران حضور فرکلاف در لیورپول، یک بازیکن جوان به نام آلن هارپر نیز از آکادمی باشگاه به این تیم پیوست. با اینکه او هرگز راهی به ترکیب اصلی لیورپول پیدا نکرد اما به اورتون پیوست تا در آنجا نماد دیگری از شماره 12 باشد. او بازیکنی انعطافپذیر و همه کاره در ترکیب تیم بود. هارپر یک مدافع راست به حساب میآمد اما این توانایی را داشت که تقریبا در تمامی پستها در خط دفاع یا هافبک به میدان برود. او حتی در برخی مواقع به خط حمله نیز اضافه میشد. معروفترین لحظه او زمانی بود که در دربی مرسیساید در سال 1984 گل تساویبخش را با پیراهن شماره 12 برابر تیم سابقش به ثمر رساند. از این بازی به عنوان دیداری که اورتون باور کرد میتواند رقیب خود را به چالشی جدی بکشد، یاد میشود.
پس از این نتیجه بود که اورتون موفقیتهای بسیاری را تجربه کرد. آنها قهرمان جام حذفی آن فصل شدند و فصل بعد نیز به دیدار فینال راه پیدا کردند. هارپر در هر دو دیدار با پیراهن شماره 12 به عنوان بازیکن تعویضی به میدان رفت. آنها همچنین قهرمانی در لیگ و جام در جام را تجربه کردند اما در دیدار اروپایی، هارپر یک شماره 12 نیمکتنشین بود.
داستان هارپر، افسانه یک شماره 12 کلاسیک در دنیای فوتبال است. او با توجه به ذات قابل اعتماد و زحمتکش خود به یک قهرمان در بین هواداران اورتون تبدیل شد- و به نام “برتی باست” (توضیح مترجم: Bertie Basset نام نماد یک شیرینیسازی معروف در بریتانیاست که شیرینیهایش را به طور مخلوط عرضه میکند) شناخته میشد چرا که میتوانست در هر پستی به میدان برود- اما این تغییر پستهای مداوم مانع از حضور درخشانش در یک پست شد. کندال در آن زمان در این باره گفته بود:” من احترام فوقالعادهای برای او قائل هستم. بازیکنی مانند او در هر تیمی موردنیاز است. ” این یک تحسین کلاسیک برای یک شماره 12 است.
از زمان انجام تعویض دوم در اواخر دهه 80 میلادی و تعویض سوم در میانه دهه 90 و افزایش تعداد بازیکنان ذخیره به 7 نفر، مفهوم شماره 12 بسیار کمرنگتر شد. با این حال هنوز هم تماشای بازیکنانی با این شماره که به خوبی در پستهای خود ایفای نقش میکنند، لذتبخش است.
معروفترین تعویض طلایی لیگ برتر در سالهای اخیر بدون شک اولیویه ژیرو است که شماره 12 را در زمان حضورش در آرسنال بر تن میکرد تا به عنوان بازیکن تعویضی در محوطه جریمه حریف خطرآفرین شود. او تایید کرده که حق انتخاب زیادی برای شمارهها پس از حضورش در آرسنال نداشته پس شماره 12 را انتخاب کرده که در طول دوران حضور موفقیتآمیزش در تور (Tours FC) آن را بر تن میکرد. او پس از جدایی لوکاس پودولسکی نیز پیشنهاد پوشیدن پیراهن شماره 9 را رد کرد و در این باره گفت:” نمیخواستم شمارهام را تغییر دهم چون مردم پیراهن من را با شماره 12 میخریدند. میدانم که شماره 9 برای رهبر خط حمله است اما اگر شماره متفاوتی بپوشم به بازیکن بهتری تبدیل نخواهم شد.”
ژیرو تقریبا درتمامی 97 بازی ملی خود با شماره 9 به میدان رفت؛ با این حال در سطح باشگاهی هرگز این پیراهن را به تن نکرد و با شمارههایی چون 12، 17، 18 و 22 در زمین حاضر شده است.
برحسب اتفاق بازیکنی که پیش از ژیرو پیراهن شماره 12 آرسنال را بر تن داشت، تیری آنری بود. او در بازگشت کوتاهی که در سال 2012 به این تیم داشت، شماره قدیمی خود در تیم ملی فرانسه را بر تن کرد؛ چرا که شماره 14 کلاسیک او بر تن تئو والکات بود. آنری در 7 دیدار برای آرسنال به میدان رفت که همگی به عنوان بازیکن تعویضی بود و دو گل به ثمر رساند که یکی از آنها، بازگشت افسانهای او برابر لیدز بود. این عملکرد کلاسیک به سبک فرکلاف یک شماره 12 است.
پیشتر از آن، کریستوفر ری یک مهاجم ذخیره خوب برای آرسنال بود که شماره 12 بر تن میکرد. او گلهای ارزشمندی در قهرمانی آرسنال در فصل 98-1997 برای این تیم به ثمر رساند. در عین حال رابی بردی از برنلی که قادر به بازی در دفاع چپ یا هر پستی در خط میانی بود، به تعریف بازیکن انعطافپذیر تیم در این شماره تبدیل شد. او در نوریچ نیز همین شماره را بر تن میکرد. فیل نویل به مدت 6 سال در منچستریونایتد با شماره 12 به میدان رفت و احتمالا بهترین مثال در تاریخ رقابتهای لیگ برتر از یک بازیکن منعطف است که میتواند در هر نقطه از زمین عملکرد خوبی داشته باشد اما یک پست مشخص ندارد. افسوس که او ترجیح داد در زمان پیوستن به اورتون به جای شماره 12 هارپر، با شماره 18 به میدان برود.
استفادههای قابل قبول دیگری از شماره 12 نیز وجود دارد. یکی از آنها مربوط به دروازهبانهای معمولا ذخیره است. آرون رمزدیل از بورنموث، جد استیر از استون ویلا و دنی وارد همگی این فصل همین شماره را بر تن دارند. در جام جهانی 2018 نیز 20 تیم ملی از 32 تیم حاضر دروازهبانهایی با شماره 12 روی نیمکت خود داشتند. با توجه به اینکه این شماره اولین شماره از ترکیب تیم دوم به حساب میآید، این موضوع منطقی است.
بسیاری از مدافعان چپ نیز به این شماره علاقه دارند و از روش 2+1 زامورانو استفاده میکنند. خوان پابلو سورین واقعا یک علامت به اضافه بین این دو عدد در ویارئال اضافه کرد. در فوتبال مدرن، مارسلو در رئال مادرید بهترین مثال برای دفاع چپی است که شماره 12 بر تن میکند. لوکاس دینیه در اورتون، جمال لوییس در نوریچ و آنخلینو از سیتی (که به صورت قرضی منتقل شده) همه شماره 12های مناسبی هستند.
آنخلینو با انتقال به پی اس وی آیندهوون در سال 2018 موفق شد شماره 3 محبوب خود را بر تن کند. در حالیکه او در هر حال نمیتوانست پیراهن شماره 12 را بر تن کند چرا که این تیم هلندی یکی از باشگاههایی است که شماره 12 را به هواداران خود اختصاص داده است. البته که معمولترین استفاده از عبارت ” یار دوازدهم ” به هواداران اختصاص دارد چرا که این ایده را به ذهن میرساند که حمایت و حضور هواداران در یک بازی خانگی میتواند مانند حضور یک بازیکن اضافه در زمین باشد و به تیم میزبان کمک کند.
این به یک سنت جدی در بعضی از کشورها تبدیل شده است. برای مثال به ندرت یک بازیکن با شماره 12 در رقابتهای بوندس لیگا دیده میشود. باشگاههایی در انگلیس مانند پورتسموث و هر دو تیم شهر بریستول شماره 12 های خود را بازنشسته کردهاند. رنجرز در سال 2012 پیراهن شماره 12 خود را بازنشسته کرد اما به نظر میرسد که این موضوع تابستان گذشته فراموش شد و اندی فرث، دروازهبان سوم آنها، شماره 12 خود را با افتخار در اینستاگرام به نمایش گذاشت. پس از اعتراض برخی از هواداران شماره 26 به این بازیکن اهدا شد.
نگه داشتن شمارههای دیگر برای هواداران نیز غیرمعمول نیست اما قبول این موضوع که دو باشگاه سوئدی AIK و ژورگوردن هر دو شماره یک خود را به احترام هوادارانشان بازنشسته کرده، سخت است. باید به این نکته نیز توجه کرد که هردوی آنها قهرمانان اخیر این لیگ هستند و شاید موضوعی در این اقدام نهفته باشد. اگر باشگاهی تصمیم به کنار گذاشتن شمارهای به احترام هواداران داشته باشد، شماره 12 منطقیترین آنهاست. توجه به این مفهوم که هواداران دوازدهمین یار تیم هستند، بسیار دلگرم کننده و رمانتیک است.
وقتی هواداران بارسلونا پرچمی به شکل پیراهن بارسلونا با شماره 12 با خود به ورزشگاه بردند، رافینیا که در آن زمان شماره 12 این تیم را بر تن داشت، به شوخی در توییتر خود نوشت: ” چه چیز میتوانم بگویم. برای این اتفاق بسیار سپاسگزارم”. او به این توجه کرد که به اندازه کافی از شکلکهای خنده استفاده کند که کسی او را جدی نگیرد. برای جلوگیری از هر سوتفاهمی شاید اهدای پیراهن شماره 12 به هواداران منطقی به نظر برسد.
ممنون بابت ترجمه
ممنون