متیو فلامینی: از حفظ دفاع آرسنال تا محافظت از سیاره زمین
هفتیک- متیو فلامینی وارد هتل سنت پانکراس رنسانس در لندن میشود. او اینجاست تا در مورد زندگی خود در ورزش حرفهای و صنعت بیوتکنولوژی صحبت کند و وقتی فلامینی- با سرعت و با اطمینان کامل- صحبت میکند، شما فقط میخواهید گوش کنید. مشکل اینجاست که لابی هتل مملو از مهمانان، کارکنان و افرادی است که برای یک کنفرانس اینجا هستند.
مکان خلوتی را برای صحبت پیدا نمیکنم. با این حال فلامینی، با نگاهش نشان میدهد پاسخ منفی را نمیپذیرد. میرود و ترتیب ملاقاتی را در یک رستوران نزدیک میدهد. سپس از شخصی میخواهد که قهوه بیاورد.
وویولا؛ این تصویر بازتابی از نحوه زندگی او است. او قدرتی ذاتی دارد و مصمم است هر کاری را انجام دهد.
داستان پیشرفت حرفهای فلامینی شگفتانگیز است. او در خط میانی تیمهای المپیک مارسی، آرسنال و میلان بازی میکرد و هنوز بازیکنی متعهد و فعال در سری A بود که یک مهندس به او درباره شیمی سبز گفت. بلافاصله میخواست از آن سر دربیاورد.
او میگوید:”تصمیم گرفتم شرکتی بسازم که به پایان یافتن آلودگی شیمیایی کمک کند.” او اکنون مدیر عامل GF Biochemicals است، سازمانی که برای محصولات پایدارتر در زندگی روزمره ما تلاش میکند.
او توضیح میدهد:”همه در مورد کالاهای مصرفی که هر روز استفاده میکنیم، میدانند. شامپو، شامپو بدن، خوشبوکننده، مواد شوینده برای تمیز کردن خانه، رنگ روی دیوارهای خانهها و وسایلمان- همه این کالاهای مصرفی از مواد شیمیایی ساخته شدهاند. وقتی از شامپو استفاده میکنید، اگر به پشت آن نگاه کنید، نام مواد بسیار پیچیدهای را میبینید که برای درست کردن شامپو با هم ترکیب شدهاند. آنچه مردم باید بدانند این است که متأسفانه بیشتر این مواد از صنعت نفت یا همان چیزی که ما به آن صنعت پتروشیمی میگوییم، بدست میآیند. آنچه ما در چند سال گذشته کشف کردهایم این است که بسیاری از این مواد برای کره زمین و مردم مضر هستند. به عنوان مثال، وقتی دوش میگیرید، ژل یا شامپوی بدن شما از موادی ساخته میشود که تجزیهپذیر نیستند و این مواد اساساً به فاضلاب رفته و در آب جمع میشوند و هرگز تجزیه نمیشوند.
کرمی که هر روز روی صورت خود میزنید، حاوی مواد شیمیایی است که توسط پوست شما که بزرگترین عضو بدن شماست، جذب میشود. اگر خانهتان را با محصولات سمی تمیز میکنید و کودکانتان روی زمین راه میروند، بسیار خطرناک است. به هر ترتیب – آلودگی در این مواد مضر وجود دارد. ما مواد اولیه زیستی را با استفاده از ضایعات کشاورزی و محصولات گیاهی برای صنعت کالاهای مصرفی تولید میکنیم. شامپویی که استفاده میکنیم، رنگهایی که استفاده میکنیم، مواد شویندهای که برای تمیز کردن خانه استفاده میکنیم، برای مردم ایمنتر و برای محیط زیست پایدارتر هستند.”
فلامینی که روزگاری در خط میانی تیمهای اروپایی نقشآفرینی میکرد – با همان دلگرمیِ تحسینبرانگیز و شور و اشتیاق تمام نشدنی خود، تماماّ به موضوعی بسیار مهم مانند تغییرات آب و هوایی میپردازد.
او میگوید:”بعضی از همکارانم دوست دارند با من شوخی کنند و میگویند بالاخره، اولین کار واقعی خودت را پیدا کردی!”
***
متئو فلامینی، بازیکن سابق آرسنال، از سال ۲۰۲۲ مدیرعامل GF Biochemicals بوده است. همه چیز از شهر مارسی شروع میشود. فلامینی در آنجا به دنیا آمد و در کنار دریا بزرگ شد. پدرش عاشق اقیانوس و غواص بود. گاهی پسرش را با خود به عمق آب میبرد… اون پایین چه احساسی داری؟ “صلح. آزادی. فرار از تمام دنیا.” فلامینی میگوید:”غواصی با پدرم تجربه زیبایی بود.”
او حتی در آن زمان هم از آلودگی پلاستیکی و شیمیایی در دریا آگاه بود.
اما مطمئناً اولین عشق او در خشکی بود. فوتبال در مارسی یک آرزوی بزرگ بود و ذوق فلامینی خیلی زود کار خودش را کرد. مدرسه او درست در کنار آکادمی جوانان باشگاه بود و او در سن پنج سالگی به آنها پیوست.
او به خاطر میآورد:”بسیار پرانرژی بودم. به یاد دارم که پدر و مادرم برای بردن من از مدرسه آمده بودند و هر روز برای رفتن به زمین بازی روی دوچرخه میپریدم و میگفتم “منو بگیر”. فوتبال راهی برای ابراز خودم و بیرون ریختن این انرژی بود، وگرنه احتمالاً از کنترل خارج میشدم.”
وقتی به اواخر نوجوانی رسید، بین فوتبال و تحصیل حق انتخاب داشت. او همزمان مدرک حقوق را گرفت و در تیم اول باشگاه حضور یافت. دانشگاه با او راه میآمد و به او اجازه داد در تعداد زیادی از کلاسها شرکت نکند.
او با خنده میگوید:”اما هنوز باید به ۲۵ درصد کلاسها میرفتم و وقتی از مارسی پرسیدم که آیا میتوانم بخشی از تمرینات را برای رفتن به کلاسها جابجا کنم، آنها از من خواستند که انتخابم را انجام دهم. در واقع، ساده بود.”
او تنها کسی از گروه سنی خود بود که به تیم اول راه یافت. و در این باره میگوید:”به ندرت پیش میآید که کسی از سن پنج سالگی شروع کند و تا تیم اول برود. وقتی مارسی بازی میکند، افرادی که حتی توانایی خرید غذا ندارند برای دیدن بازی میروند. المپیک مارسی یکی از ستونهای شهر مارسی است. من در آن فرهنگ و با آن احساس بزرگ شدم و از دوران نوجوانیام تا به امروز افتخار می کنم که توانستهام برای مارسی بازی کنم.”
پس از آن، تعجببرانگیز بود که او به باشگاه دیگری رفت؛ او پیشنهاد قرارداد مارسی را رد کرد و در عوض در سن ۲۰ سالگی به آرسنال پیوست. باشگاه فرانسوی راضی نبود اما فلامینی احساس میکرد این کاری است که باید انجام دهد. او میگوید:”من در پست هافبک دفاعی بازی میکردم و آنها بازیکن دیگری از بوردو خریدند و در آنجا اولویت نداشتم. وقتی با آرسن (ونگر) ملاقات کردم، او به من این احساس را داد که یکی از اولویتهایش هستم. وقت رفتنم بود. از یک طرف رانده شدم و از طرف دیگر، فرصتی توسط آرسن به من داده شد. آرسنال در آن زمان باشگاهی بزرگ در سطح اروپا بود و بازیکنان ملیپوش و فرانسوی زیادی داشت.”
روبرت پیرس، بازیکن فرانسوی و همتیمی سابق او در آرسنال، فلامینی را بازیکنی “بسیار باهوش” به خاطر میآورد و به اتلتیک میگوید:”در رختکن، او صحبت میکرد تا بگوید چه اشتباهی در زمین وجود دارد. دوست دارد با همه صحبت کند. مت همتیمی خوبی است، به قول معروف: میتوانید با او به جنگ بروید. و کاملاً قابل مشاهده بود که او از همان موقع هم به آینده خود فکر میکرد.”
در آرسنال، فلامینی چیزی را کشف کرد که با یکی از اصول کلیدی شخصیت او مطابقت دارد: اطراف خود را با افراد خوب پر کنید، افراد همفکر خود را پیدا کنید. این همان چیزی است که او آن را “گله گرگ” خود مینامد. او هافبکی جوان و ماهر بود که با سسک فابرگاس، الکساندر هلب و توماس روسیچکی خط هافبک را تشکیل داده بودند.
فلامینی با هیجان و شور میگوید:”ما خیلی به هم نزدیک بودیم، چه در داخل و چه خارج از زمین. این گله گرگ ما بود. ما مراقب همدیگر بودیم. مراقب هم بودیم، در خط هافبکی که بسیار تکنیکی بود، بسیار جدی از هم محافظت میکردیم. وظیفه من این بود که جلوتر بازی کنم و مطمئن شوم که از همه محافظت میشود.”
تنها زمانی که مکث میکند، هنگام فکر کردن به زمانی است که آن تیم در آستانه قهرمانی بود، اما به طرز دردناکی جام را از دست داد. از برخی جهات، فصل 08-2007 بیشباهت به وضعیت فعلی آرسنال نبود: تیمی جوان که ۱۰ بازی مانده به پایان لیگ برتر، صدر جدول لیگ برتر هستند. تیر خلاص برای آنها، زمانی بود که ادواردو، گلزن پرکارشان، پایش در دیدار برابر بیرمنگام سیتی به شدت آسیب دید.
فلامینی با یادآوری آن روزها، میگوید:”سال پرهیجانی بود. ما از هر نظر یک تیم جوان بودیم. همه خیلی به هم نزدیک بودیم و به عنوان یک مرد، به عنوان یک انسان با هم بزرگ شدیم. ما در آن سال در لیگ برتر مقتدرانه صدرنشین بودیم و در لیگ قهرمانان به طور خاطرهانگیزی (۲-۰) در میلان پیروز شدیم و سپس به لیورپول رفتیم. طوری خاطرم هست که انگار دیروز بود. در لیورپول مصدوم شدم. مچ پایم پیچ خورد. در پایان به دلیل دستکم گرفتن بازی آن را باختیم. بیتجربگی به قیمت از دست دادن لیگ قهرمانان و لیگ برتر تمام شد. این بازی را در بیرمنگام به یاد دارم. مصدومیت وحشتناک ادواردو همه ما را شوکه کرد. من به بهانهها اعتقادی ندارم. تقصیر ماست که در آن سال شکست خوردیم، اما مقطع بسیار حساسی بود که روی ما تأثیر گذاشت.”
فلامینی به شدت تیم فعلی و حضور آنها در صدر جدول را میستاید (توضیح مترجم: این مصاحبه قبل از شکست آرسنال مقابل سیتی و از دست دادن صدر جدول انجام شده است). او میگوید:”قویاً معتقدم که آنها میتوانند این کار را انجام دهند. با توجه به اینکه تیم چقدر متمرکز است، چقدر قوی به هر بازی نزدیک میشود، به من این اطمینان را میدهد که آنها کیفیت و ذهنیت لازم برای تحقق آن [قهرمانی لیگ برتر] را دارند. ما هنوز هشت بازی در پیش داریم و تمرکز بازی به بازی بسیار مهم است. آنها توانستهاند همه را جذب تیم کنند- آرسنال از حمایت کامل هواداران، پیشکسوتان و همه برخوردار است. همه در این سفر با هم هستند و اگر بتوانند این کار را انجام دهند، همه ما را بسیار سربلند و خوشحال خواهند کرد.”
فلامینی با قانون بوسمن (انتقال آزاد) آرسنال را به مقصد میلان ترک کرد. به اندازهای سرسخت بود که کارهایی را به نفع خود انجام دهد، اما یک دلیل احساسی پشت تمایل او برای رفتن به سریآ وجود داشت. پدرش اهل اطراف رم است و ریشه ایتالیایی در خانواده قوی است.
او میگوید:”همیشه دوست داشتم در ایتالیا بازی کنم. زمانی که فرصت رفتن به آنجا را داشتم، فکر می کردم به عنوان یک بازیکن و به عنوان یک انسان رشد خواهم کرد. من به ایتالیا میرفتم جایی که ریشه داریم، بنابراین راهی برای کشف خودم بود که به اصل خودم برگردم. هواداران آرسنال گفتند، چرا رفتی؟ من به تیمی پیوستم که سه برنده توپ طلا داشت: (آندری) شوچنکو، کاکا، رونالدینیو. من با افرادی مانند (پائولو) مالدینی، (کلارنس) سیدورف، (آندرهآ) پیرلو، (فیلیپو) اینزاگی بازی کردم. مربی آنها کارلو آنچلوتی یکی از پرافتخارترین مربیان بود. وقتی به آرسنال پیوستم، با آرسن ونگر و بازیکنان خارقالعادهای مانند (دنیس) برگکمپ، سول کمبل، (پاتریک) ویرا، (تیری) آنری آشنا شدم. اما انتقال به میلان فرصت دیگری برای یادگیری فراهم کرد. من و (الکساندر) پاتو جزو جوانترین بازیکنان میلان بودیم. اکثر آنها ۳۰ سال به بالا داشتند و اسطورههای فوتبال بودند.
رفتن به رختکن آنها هیجانانگیز بود. من از فروتنیشان متاثر شدم. یادم هست وقتی که رسیدم، پائولو کنارم نشسته بود. او شمارهاش را به من داد و گفت:”اگر به چیزی نیاز داشتی، با من تماس بگیر.” فروتنی و مهربانی آن ستارهها بیش از همه مرا تحت تأثیر قرار داد. این که یک اسطوره فوتبال باشم و همچنین اینقدر متواضع و به این سادگی رفتار کنم، چیزهای زیادی به من آموخت. این تجربهای برای یادگیری هر روزه بود.”
او متوجه شد که بسیاری از بازیکنان مسنتر، کارآفرینانی هستند که به کارهای خارج از فوتبال فکر میکنند. کاخا کالادزه وارد سیاست شد. سیدورف وارد تجارت شده بود. فلامینی میگوید:”این، فکری در سرم انداخت.”
او پس از پنج سال حضور در میلان که طی آن اسکودتو را در فصل 11-2010 به دست آورد، با ونگر تماس گرفت. سرمربی آرسنال تمایل داشت راه بازگشتی را برای بازیکنان سابقی که به دلایلی به حفظ آمادگی جسمانی نیاز داشتند، باز نگه دارد. فلامینی امیدوار بود که با دیدگاهی برای یافتن یک باشگاه جدید، سطح خود را بالاتر ببرد. ونگر معمولاً تمایلی به جذب مجدد بازیکنان سابق نداشت اما گهگاه استثنا قائل شد. فلامینی ونگر را فردی مؤثر در زندگی خود میداند. “بدیهی است که او کسی است که طرز تفکر و شیوه زندگی من را شکل داده است. او برای من مانند یک پدر بود.”
بازگشت فلامینی به آرسنال در سال ۲۰۱۳ رسمی شد. او میگوید:”دوست دارم بگویم این کار ناتمام من بود. زمان مناسبی بود و برای هر دوی ما برگشتن و پیوستن به تیمی که خیلی دوستش داشتم، عالی بود. همچنین کار درستی برای آرسن بود که کمی تجربه و اشتیاق به خط هافبک اضافه کند.” او بخشی از تیمی بود که دو جام حذفی را در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ به دست آورد و به دلیل تمایلش به برتری در برابر تاتنهام هاتسپر، در میان هواداران یک شخصیت محبوب بود.
در همین حال، GF Biochemicals در حال رشد بود.
***
فلامینی خیلی جدی به تغییرات اقلیمی اهمیت میدهد، پیام منتشر میکند و میخواهد تا جایی که ممکن است کاری انجام بدهد.
“وقتی گرتا تونبرگ را میبینید که نسلی از بچهها را به خیابانها میآورد، احساس میکنم این مسئولیت را در قبال نسل بعدی دارم. ما مشکل را ایجاد کردیم. پس باید بخشی از راه حل باشیم.
به بچههایمان چه بگوییم؟ من هر روز با افرادی ملاقات میکنم که سعی میکنند بخشی از راه حل باشند، بخشی از اکوسیستم که نوآوری را به ارمغان میآورند تا آینده را به مکانی بهتر تبدیل کنند. من در مورد آن هیجانزده هستم؛ اینکه بخشی از کسانی باشم که آنها را مومن مینامم.”
فلامینی نیز به طرز باورنکردنی پشتکار دارد. فوتبالیستهای زیادی نیستند که در یک حوزه کاملاً جدید مدیرعامل شدهاند. “چیزی که من بیش از همه درباره فوتبال دلم برایش تنگ شده، بازی نکردن نیست، بیشتر رفاقت در رختکن است. آن ارتباط تعهدی کامل به تیم است. همیشه از فداکاری برای تیم لذت میبردم. در نهایت، زمان بیشتری را با هم تیمیهای خود میگذرانید تا خانواده. بیشتر از همه دلم برای گله گرگها تنگ شده است. بنابراین، به نوعی، شما سعی میکنید آن را در زندگی جدید خود دوباره خلق کنید. در اینجا چالش من متفاوت است- تغییر یک صنعت. هر روز دعواها و مشکلاتی برای حل کردن دارم. این چالشی متفاوت است اما همان طرز فکر و همان فداکاری است. این هم فشار زیادی دارد. بنابراین من تمام این انرژی را از یک مبارزه به مبارزه دیگر منتقل کردهام. سعی میکنم گله گرگها را در این اکوسیستم بازسازی کنم. بسیار خوششانس هستم که بخشی از جنبش افرادی هستم که سعی در ایجاد تغییر و ایجاد پایداری بیشتر دارند. آنها افراد برجستهای هستند- خلاق و علمی – که در صنعت پلاستیک یا محافظت از آمازون تغییر ایجاد میکنند. آنها گله گرگ من هستند. وقتی یکی از آنها را میبینم، فوقالعاده هیجانانگیز است.”
اما او فوتبال را به طور کامل رها نکرده است. او به این فکر میکند که چگونه از قدرت فوتبال و تأثیر آن برای کمک به ایجاد تغییرات بیشتر استفاده کند. او میگوید:”فوتبال ورزش شماره یک است، توجه زیادی را به خود جلب میکند، مسائل مهم این جهان نیز باید در دستور کار نهادهای حاکم باشد.”
سپس این ایده را دارد که روزی تخصص خود را به عنوان یک مدیر تجاری به فوتبال بیاورد:”این دنیایی است که من به آن تعلق دارم. اگر فرصت مناسب در زمان مناسب و حیطه درست وجود داشته باشد، اگر با افرادی ملاقات کنم که دیدگاه و طرز فکر و تمایلات مشابهی برای استفاده از فوتبال در این راه دارند، دوست دارم.” برخی از هواداران آرسنال در مقاطع خاصی از او خواستهاند تا باشگاه را بخرد. او علاقه خود را به المپیک مارسی، آرسنال و آث میلان حفظ میکند. فلامینی میگوید:”مطمئناً که آن باشگاهها جایگاه ویژهای در قلب من دارند. اما من هرگز فراموش نمیکنم از کجا آمدهام. در زندگی، هرگز نمیدانید، اما همه چیز در مورد فرصت مناسب است. من به زمان مناسب، مکان مناسب و افراد مناسب باور دارم. خواهیم دید که آینده از چه چیزی پیش روی ما قرار میدهد. من یک مومن هستم اگر چیزی را خیلی میخواهید، کائنات معمولاً آن را برای شما میآورد. ببینیم سرنوشت چه چیزی را رقم میزند.”
با سلام و خسته نباشید بشما و سایت عالی شما.
من خیلی دوست دارم که در کار ترجمه مطالب با سایت هفت یک همکاری کنم. ولی شماره تلفنی توی سایت شما پیدا نکردم. بنابراین اینجا براتون نوشتم.
انگلیسی مسلطم و کمی هم اسپانیایی بلدم و عاشق فوتبالم.
با تشکر از شما
متیو فلامینی ، مصداق بارز ضرب المثل :خواستن ،توانستن است . بله ، می توان پس از پایان دوران ورزش قهرمانی و آویختن کفشها ، با تلاش ، کوشش وهمت عالی نه تنها در دنیای تجارت موفق بود بلکه از این راه خدمتی بزرگ به جامعه بشری و حفظ محیط زیست نمود. آنهم محیط زیستی که در دهه های اخیر بشدت قربانی توسعه طلبی و مصرف زدگی انسانها شده است.