به بهانه 120 سالگی رئال مادرید؛ تاریخچهای از افتخار
هفتیک- رئال مادرید یکشنبه (سه روز پیش) 120 ساله شد. به مناسبت 120 سالگی رئال نشریه مارکا سال به سال حیات این باشگاه بزرگ و پرافتخار را بررسی کرده است. 120 لحظه از تاریخ باشگاهی که 13 قهرمانی اروپا را در کارنامه دارد و بهترین باشگاه قرن بیستم نیز لقب گرفت.
6 مارس 1902
اگر چه سنگ بنای رئال زودتر بنا نهاده شده بود ولی 9 مارس 1902 ساکنان محله گویا جایی که الان “Palacio de los Deportes” واقع شده، از دیدن مردانی با پیراهن و لباس ورزشی که از میخانه تائورینا خارح می شدند، شگفت زده شدند. حتی برخی به شهردار نیز شکایت کردند ولی آنها اولین بازیکنان رئال مادرید در اولین بازی رسمی باشگاه بودند. یک طرف تیمی قرمز و طرف دیگر تیمی آبی با داوری کارلوس پادروس.
1903؛ رئال و کسب 14 امتیاز در جام پادشاهی
تورنمنت را اتلتیک بیلبائو برد ولی رئال نشان داد که تیمی رو به رشد است و فوتبال به تدریج در جامعه آن روزهای مادرید در حال محبوبیت بود. همان سال تورنمتی در خود مادرید ترتیب داده شد که در آن جایزه تیم برنده، یک بطری نوشیدنی کوردنیو بود. اولین بحران تاریخ رئال نیز همان سال با اخراج برادران گیرالت همراه بود.
1904؛ ادغام با مودرنو
پس از اینکه رئال حاضر نشد 24 ساعت پس از تساوی با اسپانیول در جام حذفی و در دیدار تکراری به میدان برود، اولین بنای اختلاف با فدراسیون فوتبال نهاده شد. رئال خواستار خروج از جام شده بود که با مخالفت روبرو شد. ژانویه 1904 خبر ادغام رئال و مودرنو اعلام شد و در اکتبر این توافق به هم خورد.
1905؛ اولین دربی مادرید
28 فوریه رئال مادرید و اتلتیکو برای اولین بار به مصاف هم رفتند و در آن شاهد اولین جا به جایی بازیکن بین دو تیم بودیم (سلادا و والدزارو). رئال برای اولین بار در همین سال فاتح کوپا دل ری شد و در این سال نیز اولین بازی بینالمللی خود را در حضور رئیس جمهور فرانسه برابر گالیا انجام داد که به تساوی 1-1 ختم شد.
1906؛ بخشیده شدن برادران گیرالت
برادران گیرالت پس از ابراز ندامت به رئال برگشتند و باشگاه توانست با برتری 4-1 بر اتلتیک از عنوان قهرمانیاش در کوپا دل ری دفاع کند.
1907؛ دومین بازی بینالمللی رئال در روز پادشاهان
رئال در زمین هیپودرمو مادرید برابر حریف لیسبونی خود 0-2 بازنده شد. بهترین خبر سال دفاع از قهرمانی کوپا دل ری برای سومین سال متوالی با برتری بر اتلتیک بود. خبر بد اما کناره گیری کارلوس پادروس از ریاست رئال و دوری او از فوتبال بود. کسی که سال های 1910، 1914 و 1916 به معاونت بارسلونا رسید.
1908؛ چهارمین قهرمانی متوالی کوپا
تا به امروز فقط اتلتیکو توانسته مثل رئال 4 بار متوالی قهرمان کوپا شود (1930 تا 1933) و نیز بارسا (2015 تا 2018). در چنین مقطعی رقابت بین رئال و اتلتیک در اوج خودش قرار داشت. در مادرید بر این باور بودند که بارسلونا از ترس در این رقابت ها شرکت نمیکند.
1909؛ سال بحران داخلی
برادران گیرالت یک بار دیگر شورش داخلی را رهبری و برای احیای یک باشگاه رو به زوال مادریدی به نام الاسپانیول، مادرید را ترک می کنند. آنها این کار را با موفقیت انجام می دهند و در تورنمنت منطقهای مادرید را شکست دادند و این تیم از منطقه مرکزی است که به جام دست پیدا میکند. آدولفو ملندز، رئیس باشگاه رئال، باید پس از حمله به معادن ریف به مراکش برود زیرا او درجه افسر نظامی داشت.
1910؛ دسته بندی تمام عیار در اسپانیا
اختلاف در اسپانیا تا اندازهای بود که کوپا به دو شاخه تقسیم شد. کوپای فدراسیون و کوپای تحت سازماندنی باشگاه دوچرخه سواری سن سباسیتین. مادرید با وجود تهدیدهای فدراسیون در دومی شرکت کرد. چیزی که در دنیای امروزی فوتبال غیرممکن است تکرار شود.
1911؛ بدبینی در رئال
درخشش روز های اوج اولیه از بین رفته است و حتی کسانی آینده را چنان سیاه می بینند که کلمه انحلال مطرح می شود. علیرغم التماس آدولفو ملندز که هر وقت بتواند از مراکش باز می گردد تا به رئال مادرید کمک کند، هیچ کس به رئال کمکی نکرد و حاضر نشد جانشین او شود. باشگاه حاضر به شرکت در کوپای آشفته آن روزها نشد.
1912؛ اولین دهه حیات باشگاه و دو اتفاق مهم
مادرید به زمین اودونل نقل مکان کرد، با جایگاهی برای 200 نفر تماشاگر و نیز رختکن برای تیم که قبلا وجود نداشت. در همین زمین رئال برابر اسپورتینگ ایرون بدون گل متوقف شد. سه مارس سانتیاگو برنابئو در پلازا تورس اولین بازی خود را برابر انگلیس اسسی انجام داد. مارسلو برادر سانتیاگو نیز در میدان بود و رئال 2-1 برنده شد. گل برتری رئال را برادر سانتیاگو برنابئو زد.
1913؛ ورود خوان پادروس
اولین رئیس رسمی مادرید توانست فوتبال اسپانیا را به آرامش برساند. تقسیم بندی باشگاه ها بین “خالص” و “مخالف” است. هر دو توافق کردند که در نهایت تحت فرمان انحصاری فدراسیون باقی بمانند. در پاییز هیئت مدیره باشگاه احیا می شود، هیئت مدیرهای که همچنان توسط آقای ملندز اداره میشود. در ژانویه رئال مادرید برای اولین بار به خارج از کشور و به لیسبون می رود و در آنجا 4-3 مقابل اسپورتینگ شکست می خورد.
1914؛ تقویت ساختار باشگاه، عملکرد ورزشی نه چندان مطلوب
لحظه خاصی در 15 مارس تجربه شد، زمانی که مادرید برابر یک تیم پیاده نظام به منظور جمع آوری کمکهای مالی برای خانوادههای کشته شدگان در مراکش قرار گرفت، آلفونسو سیزدهم و همسرش ویکتوریا یوجنیا از باتنبرگ از این بازی دیدن کردند.
1915؛ سال خریدهای بزرگ
برادران پتی به مادرید میرسند، با رنه به عنوان یک ستاره بزرگ، و وینگری که خیلی زود همه را حیرت زده کرد: خوان گومز د لا سرنا. در دو روز، مادرید 19 گل به سویا زد: 9-1 در 31 اکتبر و 10-0 در 1 نوامبر. یکی از بازیکن سویا با خنده به مادریدی ها می گفت که توپ برای همه است نه فقط برای شما.
1916؛ سال نبردهای بزرگ
الکلاسیکوهای متوالی فقط مربوط به دوران فعلی نیست و سال 1916 شاهد 4 بازی بین رئال و بارسا در نیمه نهایی بودیم. 2-1، 4-1، 6-6 (بازی به وقت اضافه رفت و برنابئو در دقیقه 118 از نقطه پنالتی گلزنی کرد) و 4-2. سه بازی اخر در مادرید برگزار شد. بازی تعیینکننده پایانی به انتها نرسید چرا که بارسا به نشانه اعتراض روی یک گل زمین را ترک کرد.
1917؛ جنجال و قهرمانی دوباره
29 آوریل بازی تکراری برای تعیین تیم فینالیست بین مادرید و اسپانیا دِ بارسلونا در زمین ایندوستریا برگزار شد. رئال با پنالتی ساسینئال بازی را برد. بازیکنان رئال به کمک نیروهای محافظ به رختکن رفتند و یک صندلی هم به سر داور برخورد کرد. ترس و وحشت به حدی بود که باشگاه از فدراسیون خواست که محل بازی فینال که در بارسلونا بود، تغییر نکند. درخواست مورد موافقت قرار گرفت و قرار شد بازی در ویگو برگزار شود ولی در ادامه بازیکنان رئال پاسخ منفی دادند چرا که اعتقاد داشتند بازی در زمین ویگو به سود رقیب خواهد بود. بازی در ایندوستریا برگزار شد و رئال بدون مشکل خاصی برنده شد.
1918؛ سالی که جنگ در اروپا به اتمام رسید
پس از سه سال و میلیون ها کشته، یک تیم از متحدین در پایتخت ظاهر شد تا با تیمی از مادرید و راسینگ روبرو شود. سالی نو بود با جدایی های مهم: تئوس، سوترو، ماچیمبارنا، گومز د لا سرنا…
1919؛ بازی با تیمی از جبلالطارق
در پایان آن سال، مادرید سه بازی دوستانه متوالی در برابر هنگ تلگراف، فینالیست مسابقات قهرمانی نظامی انجام داد و در آخری برنده شد: 2-2، 2-2 و 6-2. همه بازی ها در زمین اودانل برگزار شد. تیم انگلیش یونایتد از جبلالطارق نیز در همین سال برابر رئال قرار گرفت.
1920؛ تولد “رئال” مادرید
در 29 ژوئن نامه ای از کاخ سلطنتی در مقر باشگاه دریافت می شود. در نامه آمده است: اعلیحضرت پادشاه با کمال میل عنوان سلطنتی را به آن باشگاه فوتبالی که وی رئیس شایسته آن است، تقدیم کرده و از این پس می تواند بر نام خود قرار دهد. باشگاه فوتبال مادرید تمام شد و رئال مادرید متولد شد. در دسامبر همان سال رئال مادرید اولین تور خود را در خارج از کشور و در ایتالیا برگزار کرد که حاصل کار، 4 شکست در 5 بازی بود.
1921؛ سال بدون جام
پس از بازگشت از ایتالیا و بازی در مسابقات منطقه ای، رئال مادرید به جام حذفی نمیرود و از فرصت استفاده میکند و دو مسابقه در پورتو برگزار می کند. هر دو بازی را رئال پرگل برد: 2-7 برابر بواویستا و 0-5 برابر پورتو و در هر دو بازی گل اول را برنابئو زد.
1922؛ طولانی ترین جام
رئال مادرید و آرناس دِگوئچو برای گذر از مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی به پنج بازی نیاز داشتند. حتی کسانی بودند که برای پایان دادن به این قائله، پرتاب سکه درخواست کرده بودند. رئال صعود کرد ولی با شکست مقابل رئال یونیون (در سه بازی) در نیمهنهایی حذف شد. در مجموع 8 دوئل بین 19 مارس و 11 آوریل برگزار شد. رئال مادرید برای مرگ سوترو آرانگورن، که در 27 سالگی در 22 فوریه به دلیل ذاتالریه درگذشت، عزادار شد. پیچیچی از اتلتیک هم یک مارس همان سال به دلیل حصبه و در 29 سالگی درگذشت.
1923؛ خانه جدید
در 29 آوریل، در برابر رئال یونیون، رئال مادرید ورزشگاه جدید خود را افتتاح کرد: زمین چمن سیوداد لینئال با 8000 صندلی و یک نقطه ضعف بزرگ. با وجود ارتباط با تراموا بین میدان سیبلس و کواتر کامینوس، مردم معتقد بودند که رسیدن به ورزشگاه آسان نیست. مادرید خیلی زود در کوپا برابر اتلتیک در سن مامس شکست خورد و حذف شد. رئال به یک تورنمنت عید پاک در پاریس دعوت شد. آلبرتو ماچیمبارنا، ستاره باشگاه نیز درگذشت تا رئال بار دیگر عزادار شود.
1924؛ چامارتین
کمی بیش از یک سال پس از رفتن به سیوداد لینئال، رئال مادرید دوباره ورزشگاهی جدید افتتاح کرد و این بار قرار نبود ورزشگاه موقتی باشد. در مقابل نیوکاسل قدرتمند، قهرمان جام حذفی انگلیس در 26 آوریل (2-0 برابر استون ویلا)، درهای چامارتین برای اولین بار در 17 می به روی هواداران باز شد. این پروژه تحت ریاست پدرو پاراژس انجام شد؛ پروژه ای شامل زمین هاکی، استخر شنا، سالن بدنسازی، زمین راکتبال و رستوران. ورزشگاهی با 15 هزار نفر گنجایش. مشکل نحوه رسیدن به آنجا اما همچنان پابرجا بود ولی این بار قرار نبود ادامهدار باشد و به کمک شهردار مادرید حل شد.
1925؛ تور انگلیس
رئال مادرید در تابستان چمدان هایش را می بندد و برای اولین بار به انگلیس می رود. این توری است که از آخرین روز آگوست شروع می شود و در 19 سپتامبر به پایان می رسد. رئال علاوه بر بازی در انگلیس، جایی که سه بازی خود را باخت (نیوکاسل، بیرمنگام و تاتنهام)، در فرانسه و دانمارک نیز بازی میکند. در طول آن سال، رئال مادرید با “قضیه منگوتی” مواجه شد. بازیکنی دو ملیتی که فدراسیون نمیخواست اجازه بازی به او را بدهد. در نهایت اعلام شد که اگر ملیت سوئیسی را کنار بگذارد مجوز بازی دریافت خواهد کرد. او پسر کنسول سوئیس بود و در وایادولید به دنیا آمده بود اما در المپیک 1924 با سوئیس مدال نقره را کسب کرد و همین باعث اختلاف شده بود. مگنوتی از 1919 در مادرید اقامت داشت.
1926؛ حرفه ایها
رئال مادرید برای اولین بار اقدام به جذب بازیکن حرفهای کرد. در پایان ماه آگوست، میگلون (میگل آلوارز گارسیا) و خوزه ماریا پنیا (از آرناس د گوئچو) به باشگاه ملحق شدند. هر دو با قراردادی مدتدار و همزمان معرفی شدند ولی میگلون را اولین بازیکن حرفه ای تاریخ رئال میدانند.
1927؛ تور آمریکای جنوبی
سانتیاگو برنابئو به آنچه که یک سال قبل از اعضای اسپانیول درباره تور آمریکا قبل شنیده بود، علاقهمند شده بود؛ بنابراین ایده سوار شدن بر کشتی “ژولیو سزار” و عبور از اقیانوس اطلس تا زمان پهلوگیری در بوئنوس آیرس در 30 ژوئن را به سرانجام رساند. این تور آنها را به ایالات متحده برد و تا پایان سپتامبر ادامه داشت. آنچه کاروان رئال در آنجا تجربه کرد برای تهیه یک سریال کافی است: جریمه 1000 پسوتا برای مسافرت، برخورد با کوسه ها، دعوا، تیراندازی، عروسی… یکی از نتایج مثبت از آن تور، امضای قرارداد با موچین تریانا ستاره اتلتیکو بود که به عنوان یار کمکی با مادرید سفر کرده بود.
1928؛ تشکیل یک هیئت مدیره ویژه
در اولین ماه سال بود که هیئت مدیرهای با حضور لوئیز اورکویخو و مارکز دی بولارکه، سانتیاگو برنابئو و پدرو پاراگس شکل گرفت. مقطعی مهم در تاریخ فوتبال اسپانیا که در نهایت منجر به تاسیس لالیگا شد.
1929؛ شکست در فینال جام حذفی
در 3 فوریه، رئال مادرید یکی از تاثیرگذارترین فینال های جام حذفی در تاریخ را در مستایا مقابل اسپانیول باخت. در زمینی که به دلیل باران سیلآسا صعبالعبور شده بود. رئال مادرید اولین بازی خود را در لالیگا با پیروزی 5-0 مقابل یوروپا آغاز کرد. اولین گلزن او در لیگ لازکانو بود که در دقیقه 50 اولین گل از چهار گل خود را به ثمر رساند. رئال مادرید در اولین لالیگای تاریخ، با دو امتیاز کمتر از بارسلونا نایب قهرمان شد.
1930؛ زامورا میآید
در سپتامبر یکی از اسطوره های باشگاه قراردادش را امضا کرد؛ ریکاردو زامورا. الدیوینو اسپانیول را ترک می کند تا گلر رئال شود. آن انتقال با جدایی بهترین مهاجم اسپانیا و جهان در آن زمان یعنی گاسپار روبیو همزمان شد و البته آن را تحت تاثیر قرار داد. پس از شکست مادریدیها در جام حذفی مقابل اتلتیک در ژوئن 1930، مطبوعات انتقادات زیادی را متوجه روبیو کرده بودند. در ماه نوامبر، او به همراه پدرش به ویگو و سپس به هاوانا رفت.
1931؛ در 14 آوریل، جمهوری دوم در اسپانیا اعلام شد
در روند تغییر رژیم، یک مادریدیستا شخصیتی کلیدی بود: رافائل سانچز گوئرا. رئیس آینده رئال یکی از چهره های کلیدی در پیروزی انتخاباتی بود که به سلطنت آلفونسو سیزدهم پایان داد. پس از اعلام جمهوری، رئال مادرید در روز نوزدهم به میدان رفت. این بازی در چامارتین برای ادای احترام به فلیکس کسادا (1-3 مقابل اتلتیک مادرید) برگزار شد. در همان روز پیشوند رئال از نام باشگاه برداشته شد.
1932؛ اولین لیگ
بدون شکست در لالیگا، رئال مادرید به اولین قهرمانی خود رسید. لیپو هرتزکا مجار اولین مربیای بود که رئال را قهرمان لالیگا کرد. در این فهرست میگل مونیوز با 9 قهرمانی صدرنشین است. مادریدیها پس از تساوی 2-2 در بارسلونا و کسب قهرمانی، در ایستگاه آتوچا مورد استقبال جمعیت پرشور قرار گرفتند. گاسپار روبیو که از فرار به کوبا پشیمان شده بود، به باشگاه باز میگردد.
1933؛ اولین انتقال از بارسلونا
ضرب شست سانتیاگو برنابئو در آغاز سال. پس از بازی برابر بارسا در لِس کورتس در 1 ژانویه (1-1)، پپه سامیتییر، یکی از بهترین بازیکنان آن زمان، با دوست خود برنابئو(در آن زمان بازیکن رئال بود) به گفت و گو نشست و کمی بعد او بالاخره با رئال قرارداد بست. سامیتییر در 30 سالگی آن بازیکن خوب سابق نبود و به شدت مورد انتقاد قرار داشت تا اینکه در 28 دسامبر بارسلونا به او گفت که می تواند به هر تیمی برود. برنابئو هم در جذب او درنگ نکرد. در 5 مارس، مادرید 2-1 بارسلونا را شکست داد. هر دو گل از سامیتییر بود و جام لالیگا دوباره در مادرید ماند.
1934؛ قهرمان جام بعد از 17 سال
پاکو برو، مردی که در فوتبال اسپانیا همه کاره بود و حتی نقش اول را در یک توطئه در پرو که با ترور رئیس جمهور سانچز سرو به پایان رسید، داشت، ریاست رئال را بر عهده گرفت. او جای رابرت فرث انگلیسی را اشغال کرد. دو مربی اولی که مادریدی ها را قهرمان لیگ کردند(هرتزکا و فرث) پس از کسب عنوان قهرمانی لیگ ادامه ندادند. مادرید در لیگ دوم شد، اما پس از 17 سال قهرمانی جام حذفی را جشن گرفت. مادرید ماه جولای را با بازی در آلمان و سوئد سپری کرد. در 23 جولای و در استکهلم، برای آخرین بار در خارج از اسپانیا تا پایان جنگ داخلی به میدان رفت.
1935؛ پیروزی 8-2 بر بارسلونا
مادرید سال را با دو بازی دوستانه متوالی برابر نورنبرگ آغاز کرد که با یک بازی دیگر در 25 دسامبر همراه شد. در 3 فوریه، رئال مادرید با 4 گل لازکانو، بارسلونا را در چامارتین 8-2 له کرد اما در بازی برگشت 5-0 در زمین بارسلونا شکست خورد. شکست در هفته ماقبل آخر بود و باعث شد بتیس با یک امتیاز بیشتر از رئال مادرید قهرمان لالیگا شود.
1936؛ جنگ داخلی
در 18 جولای، جنگ داخلی خونبار شروع شد. تنها یک ماه پیش، در 21 ژوئن، رئال مادرید و بارسلونا اولین فینال جام حذفی را بین خود برگزار کردند. رئال 2-1 در مستایا برنده شد. یک سیو فوقالعاده از زامورا برابر ضربه اسکولا نقش مهمی در قهرمانی رئال داشت. برای شنبه 27 ژوئن، باشگاه یک ضیافت در ساعت 2:30 بعدازظهر ترتیب داد که با کارتی به ارزش 10 پِسِتا قابل دسترسی بود. افرادی آنجا جمع شدند که دو هفته بعد به کشتار هم مشغول شدند. با وجود شروع جنگ، مادرید موفق شد دو بازی انجام دهد: 1-5 در سیوداد رئال مقابل تیمی از لامانچا و 2-10 در آلکالا د هنارس. در 7 نوامبر، مونچین تریانا، ستاره دهه 1920، در پاراکوئلوس ترور شد.
1937؛ رئال تحت تاثیر جنگ
تقریباً فعالیت فوتبالی وجود نداشت. آنتونیو اورتگا، یک کمونیست اهل بورگوس، رئیس باشگاه می شود. فرماندار گیپوسکوآ پس از قیام، به مادرید میرسد و در اواسط سال به او دستور می رسد که رئیس رئال شود. چامارتین در آن دوران یک زمین آموزشی نظامی شده بود و بازی های فوتبال دوستانه برای حفظ روحیه سربازان برگزار می شد.
1938؛ در بیخبری
رئیس وقت باشگاه برای مجله سیاه و سفید صحبت می کند. او درباره فوتبالی که برای آینده میخواهد، به دور از خرید و فروش و تجارت توضیح میدهد، و همچنین آنچه را که برای مادریدش میخواهد زیرا قبل از جنگ، حضور او در جایگاه ویژه چامارتین با خانوادهاش، اتفاقی معمولی بود:” مادرید باید بهترین زمین ورزشی اسپانیا و مهمترین ورزشگاه را داشته باشد. شهری که قهرمانانه مقام پایتختی خود را به دست آورده است، باید همه چیزهایی که شایستهاش است را در خود داشته باشد.”
1939؛ بازسازی
اورتگا که پس از دستور دستگیری آندرئو نین، یکی از اعضای POUM رسوا شده بود، پس از دستگیری در آلیکانته در 13 آوریل توسط گاروتا اعدام شد. در 19 همان ماه، پدرو پاراژس فراخوان بازسازی مجمع را می دهد. ده روز بعد هیئت مدیریت جدید با آدولفو ملندز در راس آن شکل می گیرد. اولین کار بازسازی چامارتین ویران شده است. مادرید دوباره در 8 اکتبر در دربی مقابل آویاسیون (توضیح مترجم: بعد از پایانی جنگهای داخلی اسپانیا، اتلتیکو مادرید به تیم نیروی هوایی اسپانیا تبدیل شده و نام آن به آویاسیون تغییر کرد) در وایکاس بازی می کند.
1940؛ اسپانیول
مسابقات منطقه ای لغو می شود(مادرید 18 پیروزی داشت)، رئال اولین فینال جام با نام خنرالیسیمو را برابراسپانیول بازی می کند و در وایکاس 3-2 مغلوب شد. در پایان نوامبر آنتونیو سانتوس پرالبا به عنوان رئیس انتخاب شد. در مورد او می گفتند که از سال 1920 به دلیل استرس نمی توانست مسابقات رئال را از رادیو گوش دهد. او سالها عضو رسمی باشگاه بود.
1941؛ مقر جدید
رئال حالا دارای یک دفتر مرکزی جدید در” Pasaje de Matheu” و در چند قدمی پوئرتا دل سول است. این انتقال از اواسط تا اواخر آوریل انجام می شود. خوان آرمت کاتالان هم جای پاکو برو را روی نیمکت تیم می گیرد.
1942؛ دوئل تاریخی با فروویاریا
هشت بازی متوالی بدون باخت برای مادرید کافی نیست تا مانع قهرمانی والنسیا شود. در جام حذفی و در اولین گام، با یکی از تاریخی ترین تیمهای شهر مادرید یعنی ” لا فروویاریا” روبرو می شود و شکست می خورد.
1943؛ سال کلیدی
نیمه نهایی جام حذفی در ماه ژوئن برابر بارسلونا برگزار می شود: 3-0 در لس کورتس و 11-1 در مادرید(رکورد پیروزی در یک الکلاسیکو) با حضور ژنرال فرانکو. اتفاقات زیادی می افتد، آنقدر ناخوشایند، خشن و شرمآور که مقامات تصمیم می گیرند روسای دو تیم استعفا دهند. در 15 سپتامبر، توافق شد که سانتیاگو برنابئو یوسته رئیس جدید رئال مادرید باشد. تاریخ رئال از همین زمان تغییر کرد و هیچ چیز حتی رقابت با بارسا مثل سابق نشد.
22 ژوئن 1944؛ یکی دیگر از تاریخ های مهم
رئال مادرید دو قطعه زمین را خریداری می کند؛ یکی از آقای رویز دیویا، دیگری از خانواده ماکودا و چاواری. در مجموع 32566 متر مربع. این زمینی برای احداث چامارتین جدید است. در 5 سپتامبر، از بین هشت نامزد، پروژه های برنده انتخاب می شوند: آنتونیو مونیوز، لوئیس آلِمانی و مانوئل موناستریو. در 27 اکتبر، پدر روحانی “خوان ماریا مولتا”، زمین را تقدیس می کند.
1945؛ ورزشگاه در دست ساخت
در 5 آوریل، پاکت های پیشنهادی باز می شوند. سردفتر مارین این کار را انجام می دهد و پروژه به شرکت “Huarte y Cía” تعلق می گیرد. کار در 5 اکتبر، سه ماه دیرتر از حد انتظار آغاز می شود. در 31 می، مادرید دوباره در خارج از اسپانیا و در لیسبون بازی می کند.
1946؛ قهرمانی برای اولین بار پس از جنگ
رئال مادرید تحت هدایت اسطوره فوتبال اسپانیا و باشگاه، جاسینتو کوینکوسس، برای اولین بار پس از جنگ داخلی قهرمان شد. در 9 ژوئن، در مونتخوئیک، آنها با شکست دادن والنسیا جام را جشن گرفتند. چند روز بعد، کوینکوسس با یک دستور صریح از برنابئو برای جذب لوئیس مولونی به لاسپالماس سفر کرد. بنابراین او این کار را انجام می دهد و بارسا را از انتقالی که به نظر قطعی می رسید، محروم کرد. ساخت و ساز ورزشگاه به این معنی است که مادرید باید در سیوداد یونیورسیتاریا تمرین کند و با اتلتیکو توافق می شود که تا زمانی که چامارتین آماده شود، در متروپولیتانو به میدان برود.
1947؛ چامارتین جدید افتتاح شد
کسب عنوان بد در لیگ (مقام هفتم) با عنوان قهرمانی جام حذفی تا حدی جبران می شود. در ریازور و در 22 ژوئن، مادرید توانست اسپانول را شکست دهد (2-0 بعد از وقت اضافه). در آخرین روز لیگ، مادرید در متروپولیتانو 2-3 بر اتلتیکو پیروز شد هرچند روخی بلانکوس قهرمان شدند. در آن فصل 47-1946، مادرید تمام بازی های خانگی خود را در متروپولیتانو انجام داد. در 14 دسامبر، درهای چامارتین جدید با بازی دوستانه مقابل بلننزس پرتغال باز شد. باریناگا اولین گلزن در خانه جدید بود. اولین بازی رسمی در زمین جدید برابر اسپانیول بود: برتری 3-1 رئال و ویدال به عنوان گلزن.
1948؛ جنگ برای فرار از سقوط
افتتاح ورزشگاه جدید خوش یمن نبود، زیرا رئال مادرید کاملا برای فرار از سقوط مبارزه می کرد. در ژانویه آلبنیز و کوینکوسس اخراج شدند و کیپینگ انگلیسی وارد شد. اولین بازی این مربی انگلیسی با برتری1-4 در خانه مقابل سلتا همراه بود. تا روز آخرو پیروزی 2-0 مقابل اویدو، ماندگاری در لالیگا قطعی نشده بود. پیامد آن بازسازی کلی در تیم بود.
1949؛ حداقل ترزا هررا
در ماه اکتبر، رئال مادرید برای سومین بار و آخرین بار تاکنون، در جبلالطارق بازی کرد (2-2 مقابل یک تیم محلی). این یکی از معدود مکان هایی است که مادرید هرگز برنده نشده و در سال 1924 هم آنها دو بار شکست خورده بودند: 3-0 و 4-3. فصل متوسط در لیگ و جام حذفی با فقط یک جام نه چندان معتبر ترزا هررا در تابستان.
1950؛ گلباران شدن
در اکتبر، شکست 5-0 مقابل دپورتیوو در ریازور به دوران آقای کیپینگ پایان داد. این سومین شکست پرگلی بود که مادرید تنها در هفت بازی تجربه کرده بود. دو شکست 6-2 و 7-2 از سوسیداد و بارسلونا نیز برای اخراج مرد انگلیسی کفایت می کرد.
1951؛ نه حتی در بین هشت تیم برتر لالیگا
تعداد تیم های حاضر در لیگ به 16 تیم افزایش می یابد و مادرید که از مارس توسط اسکارونه هدایت میشود، جایی بین هشت تیم برتر پیدا نمی کند. انتقادات از مربی و بازیکنان بسیار شدید است، به خصوص زمانی که در نیمهنهایی جام حذفی آنها در خانه مقابل رئال سوسیداد شکست خوردند (0-2). بازی رفت را نیز سوسیداد در خانه 1-0 برده بود.
1952؛ آلفردو دی استفانو ظاهر می شود…
سال طلایی با تورنمنتی شروع میشود که در آن نورکوپینگ سوئد و میلیوناریوس، تیم قدرتمند بوگوتا دعوت شدهاند و آلفردو دیاستفانو با همین تیم به مادرید میآید. در 30 مارس، دی استفانو در پیروزی 2-4 مقابل رئال دو گل به ثمر رساند. در ماه ژوئن، مادرید به ونزوئلا سفر می کند و در اولین جام جهانی کوچک (پیش مقدمه جام جهانی باشگاهها) قهرمان می شود. هدایت رئال را ایپینیا برعهده داشت.
1953؛ جنگ برای جذب دیاستفانو
جنگ بزرگی که قرار بود فوتبال را تغییر دهد بین رئال مادرید و بارسلونا برای جذب دی استفانو شروع شد. فیفا و فدراسیون در این امر مداخله می کنند. سرانجام، رایموندو ساپورتا، که در آن تابستان از حسابدار به خزانهدار تبدیل شد، کسی است که به دیاستفانو اعلام میکند، انتقالش به رئال قطعی است. در 27 سپتامبر، در مقابل راسینگ، او اولین بازی رسمی خود را برای رئال انجام داد و پس از نیم ساعت، گل سوم را در برتری 4-2 رئال به ثمر می رساند. همان تابستان پاکو خنتو از راه می رسد و مادرید و فوتبال وارد بعد دیگری می شوند.
1954؛ آمدن دی استفانو تأثیر فوری داشت
مادرید پس از 21 سال دوباره قهرمان لیگ شد و بارسلونا عنوان دوم را کسب کرد. بله، در 8 دسامبر، مادرید در ورزشگاه جدید خود سنگین ترین شکست خانگی تاریخش را متحمل شد؛ 0-6 برابر ایندیپندنته د آوِیاندا. پیش از این، رئال فقط یک شکست مشابه را مقابل اتلتیک متحمل شده بود: در سال 1930 در چامارتین قدیمی در یک مسابقه لیگ. در ژوئن 1954، یوفا متولد شد.
1955؛ جام باشگاه های اروپا
در ماه می، گابریل هانو، روزنامهنگار فرانسوی گزارشی منتشر کرد که ایدهای به نام جام باشگاه های اروپا در دست اجراست. رئال مادرید و سانتیاگو برنابئو نقش زیادی در این روند داشتند. در کنار او، دو چهره دیگر نیز تاثیرگدار بودند؛ رایموندو ساپورتا و آنتونیو کالدرون. در آغاز سال ورزشگاه به سانتیاگو برنابئو تغییر نام داد. آخرین گل در چامارتین توسط ریال، مقابل رئال سوسیداد به ثمر رسید. در 4 ژانویه 1955، تغییر نام مورد تایید قرار گرفت و مولونی اولین گلزن برنابئو شد. او در 16 ژانویه پس از دو دقیقه مقابل هرکول گلزنی کرد. مادرید با 80 گل در 30 بازی قهرمان لیگ می شود. در 8 سپتامبر، رئال اولین بازی خود را در جام باشگاه های اروپا انجام میدهد: 0-2 در ژنو. میگل مونیوز اولین گل را برای تیمی به ثمر رساند که خوزه ویالونگا مربی آن است. در 25 دسامبر، تیمی از بلوک کمونیستی برای اولین بار در اسپانیا بازی می کند: پارتیزان.
1956؛ اولین قهرمانی اروپا
در 13 ژوئن، مادرید با پیروزی بر رنس در پاریس قهرمان اروپا شد. گل ریال در 11 دقیقه مانده به پایان بازی تساوی 3-3 را با برد عوض کرد. در دقیقه 88 ضربه ترمپلی از روی تیر افقی به بیرون رفت تا نتیجه 4-4 را برای استاد رنس به ثبت نرسد. مادرید قهرمانی خود را با یک مهمانی بزرگ در هتل آستور جشن گرفت. پس از بازدید از دفتر نشریه اکیپ، مقر فدراسیون فرانسه و شهرداری پاریس، رئال مادرید در فرودگاه باراخاس مورد استقبال شدید هواداران قرار گرفت. علاوه بر این، ریموند کوپای فرانسوی هم با رئال قرارداد بست. در 23 آگوست، شورای وزیران که در سن سباستین برگزار شد، به مادرید اجازه داد تا شهرکی ورزشی را در کیلومتر 7 بزرگراه ایرون بسازد که سیوداد دپورتیوا نام گرفت.
1957؛ دومین جام قهرمانی اروپا
آنها دوباره جام باشگاه های اروپا را بردند و این تنها قهرمانی اروپای خانگی رئال است که با برتری 2-0 مقابل فیورنتینا در برنابئو حاصل شد. مادرید قهرمان لالیگا را پس گرفت و در پایان فصل خوزه امیلیو سانتاماریا را جذب کرد. ناگهان اخباری مبنی بر اینکه روابط ویالونگا با برخی بازیکنان مهم خوب نیست، منتشر می شود. این شایعه زمانی تایید میشود که به جای تمدید قراردادی که به نظر قطعی می رسید، برنابئو حکم به برکناری وی داد. لوئیس کارنیلیا سرمربی و ایپینیا نیز به عنوان کمک او بازگشت. مولونی هم باشگاه را ترک کرد.
1958؛ قهرمانی سوم در بروکسل برابر میلان
سه گانه ای که هنوز هم رئال به دنبال آن است، از دستانش در رفت. در 29 ژوئن، قهرمانان اروپا و لیگ به دنبال رقم زدن یک فصل عالی و کسب سه گانه با پیروزی در فینال جام حذفی هستند. این بازی در خانه و مقابل اتلتیک برگزار می شد، تیمی که در لیگ ضعیف کار کرده بود اما در نهایت رئال 2-0 باخت. فینالی که به خاطر جمله انریکه گوزمان، رئیس اتلتیک در تاریخ ماندگار شد: با یازده روستایی، مادرید رسوخناپذیر را شکست دادیم. این همان سالی است که پوشکاش به رئال پیوست. کارنیللیا این انتقال را دوست نداشت و پرسید: با این شکم (کنایه به چاق بودن پوشکاش) چه کنیم؟ آنتونیو کالدرون پاسخ داد: شما آبش کنید.
1959؛ آغاز دوران مونیوز
چهارمین قهرمانی اروپا در اشتوتگارت و برابر رنس حاصل شد. این بازی خداحافظی ریموند کوپا بود که به خانه بازگشت. در آن سال میگل مونیوز کفشهای خود را آویخت و در پایان فوریه اولین روزهای خود را به عنوان مربی شروع کرد و تیم را تا اواسط آوریل زمانی که کارنیلیا مجبور به جراحی شد، تحت هدایت داشت. در پایان فصل، مانوئل فلیتاس مربی می شود. در 14 ژوئن مادرید در نیمه نهایی جام حذفی مقابل بارسلونا شکست خورد و در 2 جولای اولین بازی خود را در تور آمریکا با بوگوتای نیویورک انجام داد.
1960؛ و پنجمین قهرمانی
چرخه منحصر به فرد پنج جام اروپایی متوالی توسط مادرید در گلاسگو با نتیجه تکرارنشدنی 7-3 مقابل آینتراخت بسته شد. در لیگ، با وجود 92 گل زده، به دلیل فرمول عجیب و غریب تعیین ضریب گل این بارسا بود که قهرمان شد. جام حذفی در فینال و با شکست مقابل اتلتیکو از دست رفت. در 12 آوریل، پس از استعفای فلیتاس به فاصله یک بازی تا پایان فصل، برنابئو اعلام کرد که تیم به میگل مونیوز واگذار میشود و او 13 سال مربی باقی ماند. اولین موفقیت بزرگ او پیروزی در اولین مسابقه جام بین قارهای مقابل پنارول است: 0-0 در مونته ویدئو در جولای و 5-1 در برنابئو در سپتامبر. پادشاه اروپا حالا پادشاه جهان است.
1961؛ و مادرید قهرمان اروپا نشد
آنها در دور اول خود در برابر بارسلونا شکست خوردند، چیزی که مادریدی ها آن را “دزدی انگلیسیها” لقب دادند. آنها داوری های مستر الیس در مادرید و بالاتر از همه، داوری هموطنش رگ لیف در بارسلونا را در شکستشان تاثیرگذار دانستند. در این دو بازی 4 گل رئال مردود اعلام شد و یک پنالتی واضح نیز اعلام نشد. بروچیچ، مربی بارسلونا، در 23 نوامبر روی دوش بازیکنانش از زمین خارج شد ولی دو هفته بعد پس از باخت 3-5 به مادرید در خانه، از سمت خود اخراج شد. مادرید لیگ را می برد، جام حذفی را دوباره به اتلتیکو می بازد (3-2) و سپس به تور آمریکا باز می گردد: شیلی، اکوادور، کاستاریکا، گواتمالا و پایان تور در لس آنجلس.
1962؛ قهرمانی لیگ و جام حذفی
این دبل اولین بار است که در تاریخ باشگاه اتفاق می افتد. رئال در لالیگا بی رقیب بود و پس از 15 سال جام حذفی را کسب کرد. در پایان فصل یک انتقال بزرگ انجام می شود، انتقال لوئیز دل سول به یوونتوس در ازای 50 میلیون پسوتا. در پیش فصل، مادرید این بار به آفریقا میرود. آمانسیو برای اولین بار در 19 آگوست با رئال مادرید در آکرا، پایتخت غنا به میدان میرود. پیش از این در 2 می، رئال مادرید برای اولین بار در یک فینال جام باشگاههای اروپا، مقابل بنفیکا با نتیجه 2-3 شکست خورد.
18 می 1963؛ سیوداد دپورتیوا افتتاح شد
مانوئل میانا اولین مدیر این مجموعه ورزشی بود، مردی بسیار سختگیر که از امکانات مجموعه به گونهای مراقبت میکرد که گویی خانهاش است. او در این سمت تا زمان بازنشستگی حضور داشت. مادرید از ابتدا تا انتها بر لیگ برتری داشت و قهرمان شد. رئال بار دیگر چمدانهایش را میبندد تا به آمریکا پرواز کند، این بار برای جام شهر کاراکاس، نوعی جام جهانی کوچک. رئال در فینال مقابل سائوپائولو بازنده شد، اما دنیا از اینکه آلفردو دی استفانو توسط نیروهای مسلح آزادیبخش ملی ونزوئلا ربوده شده، شوکه میشود. این گروگان گیری تقریباً 60 ساعت به طول انجامید.
1964؛ یک فینال دیگر جام باشگاه های اروپا
در 27 می 1964، رئال مادرید به فینال جام باشگاههای اروپا بازگشت. در وین و مقابل اینترِ لوئیس سوارز. رئال در آخرین بازی آلفردو دی استفانو با پیراهن سفید، فینال را 3-1 باخت. لا سائتا سالها بعد گفت:” فکر نمیکردم این آخرین بازی باشد، اما بعد از فینال آنها مرا بیرون کردند.”
دیاستفانو در نهایت به اسپانیایول رفت. اوضاع کمی برای رئال تغییر کرد و آن تابستان پیری، سانچیس و گروسو به تیم آمدند. قرعهکشی لیگ عجیب بود: هفته اول مسابقات، 13 سپتامبر، اسپانیول-رئال مادرید. اولین بازی لیگ در واقع رویارویی دیاستفانو با تیم سابقش رئال بود و در نهایت با گل پوشکاش رئال 1-2 برنده شد.
1965؛ مادرید ye-ye
تغییر چرخه در مادرید جواب داده بود. تیمی که مادرید yé-yé لقب گرفت. برای اولین بار یک تیم برنده پنج لالیگای متوالی می شود. فقط مادرید “Quinta del Buitre” به موفقیت مشابهی دست یافته است. آمانسیو ستاره جدید تیمی است که پوشکاش را در حال محو شدن می دید؛ هرچند در 38 سالگی بیش از 18 گل به ثمر رساند.
1966؛ ششمین قهرمانی اروپا!
رئال در برابر پارتیزان بلگراد و در بروکسل فینال را برگزار کرد و بازی را 2-1 برد. مادرید yé-yé قهرمان اروپاست و خنتو نیز حالا شش قهرمانی اروپا را در کارنامه دارد (رکورد تا به امروز). پوشکاش که دیگر مسن شده، در دور اول به ستاره های جوان رئال کمک کرد: 2-1 در روتردام مقابل فاینورد برنده شوند. رئال در بازی برگشت با چهار گلِ ستاره مجار 5-0 پیروز شد. اتلتیکو مادرید در لیگ به سلطه رئال مادرید پایان داد. سپیدپوشان در روز ماقبل آخر در نوکمپ با نتیجه 2-1 شکست خوردند و صدرنشینی را به اتلتیکو واگذار کردند. در هفته پایانی اتلتیکو برد و قهرمان شد.
7 ژوئن 1967؛ لحظه بزرگ سال
7 ژوئن برنابئو مملو از هوادار برای ادای احترام به بزرگترین بازیکن تاریخش دون آلفردو دیاستفانو شده بود. رقیب، بهترین تیم اروپا یعنی سلتیک بود که در فینال جام باشگاه های اروپا در 25 می در لیسبون، به تازگی اینتر را شکست داده بود. رئال دوباره قهرمان لالیگا شد.
1968؛ تسلط کامل بر لیگ
فینال جام حذفی بار دیگر بین رئال مادرید و بارسلونا برگزار شود؛ اتفاقی که از سال 1936، آن روز جنگ داخلی، رخ نداده بود. قهرمانی با گل به خودی زونزونگی به بارسلونا رسید. در ماه آگوست، مادرید برای انجام چند بازی دوستانه به آن سوی اقیانوس اطلس سفر کرد: نیویورک و تورنتو. در جام باشگاههای اروپا، رئال مادرید پشت سد منچستریونایتد جورج بست ماند. بعد از شکست 1-0 در اولدترافورد، فینال لندن به خصوص زمانی که رئال 2-0 و 3-1 پیش افتاد، نزدیک به نظر می رسید، اما بازی 3-3 شد و رئال به فینال نرسید.
1969؛ یک لیگ دیگر، این یکی با برتری قاطع
این پایان یک چرخه فوقالعاده بود: 9 قهرمامی لیگ در 10 فصل به دست آمد؛ یک موفقیت بیسابقه. در جام باشگاههای اروپا، مادرید بدترین چهره را نشان میدهد و در ماه نوامبر مقابل استاندارد لیژ حذف شد.
1970؛ اتلتیکو قهرمان شد
اتلتیکو مادرید مانند سال 1965 به برتری رئال مادرید در لیگ پایان داد. قهرمان در لالیگا کارش را با تساوی 3-3 برابر بارسا در خانه شروع کرد و پایان فصل در رده ششم قرار گرفت. رئال مادرید برای اولین بار به جام باشگاههای اروپا راه پیدا نکرد. در جام حذفی رئال در مقابل والنسیا پیروز شد و پس از 1962 یک بار دیگر قهرمانی را کسب کرد تا راهی جام در جام اروپا شود.
1971؛ دو فینال جام برندگان جام
رئال دو بازی فینال جام برندگان جام را برابر چلسی برگزار کرد. پس از تساوی در بازی اول این چلسی بود که بازی تکراری را برد. آن بازی که در 21 می انجام شد، آخرین بازی خنتو با پیراهن رئال مادرید بود. او در ترکیب ثابت نبود و از دقیقه 53 وارد زمین شد تا جای ذخیره ابدی خود یعنی مانولین بوئنو را بگیرد. مردی که بیشترین عناوین را با رئال به دست آورده بود در حال وداع بود. مقام چهارم لیگ و جام حذفی که در دور اول مقابل دپورتیوو شکست خوردند، سفیدپوشان را وارد ماجراجویی جدید اروپایی کرد: جام یوفا.
1972؛ اولین حضور در یوفا تلخ است
در دور دوم، پیاسوی آیندهوون، رئال مادرید را از اروپا خارج می کند. مادرید دوباره در لالیگا قهرمان شد، اما باید تا آخرین بازی(4-1 مقابل سویا) صبر می کرد تا لیگی را جشن بگیرد که در آن تنها در روز اول صدرنشین نبود. مقاومت والنسیا که قهرمان جام حذفی شد، سخت و نفسگیر بود. در تابستان که مادرید به یوگسلاوی و یونان رفت، کاستیا متولد شد. 14 دسامبر به یک تاریخ خاص تبدیل می شود: تجلیل از خنتو. سالگرد افتتاح ورزشگاه برنابئو جشن گرفته می شود و اوزهبیوی بزرگ برای مادرید در دیدار مقابل اوس بلننسس بازی می کند.
1973؛ رویارویی دوباره با آژاکس و کرویف
رئال در آن بازی از سد آژاکس گذشت، اما به خوبی متوجه کیفیت آن بچه هلندی لاغر شد. چهار سال بعد، آژاکس بزرگ در نیمهنهایی حریفی بسیار سخت بود. برای دومین بار در دو فصل، مادرید بدون جام ماند و به یوفا بازگشت.
1974؛ پایان دوران باشکوه میگل مونیوز
اختلاف مربی و رئیس، عمیق شده بود و تکرار عملکرد ضعیف در لالیگا باعث تغییر نیمکت شد. رکورددار مربیگری تاریخ باشگاه در حال جدایی با 14 عنوان بود و مردی از خانه، لوئیس مولونی، روی نیمکت نشست. با هدایت المانگاس، مادرید فینال جام حذفی را 4-0 از بارسلونا برد و انتقام شکست 0-5 خانگی از بارسا در 17 فوریه را گرفت.
1975؛ ورود میلیان میلیانیچ
این مثل یک انقلاب برای مادرید و فوتبال اسپانیا بود. با این سرمربی اهل یوگسلاوی، مادرید اولین بازی خود را در جام در جام انجام داد. رئال همان سال برای اولین بار در نیمه نهایی با ضربات پنالتی به ستاره سرخ بلگراد باخت. رئال اما با یک ضیافت پنالتی های دیگر و پیروزی بر اتلتیکو، دوباره قهرمان جام حذفی شد. این دومین دبل در تاریخ باشگاه بود. 5 نوامبر 1975 به عنوان یکی از کامبکهای بزرگ باشگاه ثبت شده است: برتری 5-1 بر دربی کانتی در برنابئو، پس از شکست 4-1 بازی رفت.
1976؛ نردهکشی
آن سال با اتفاقی که در جام باشگاه های اروپا و در 31 مارس 1976 رخ داد، به یاد آورده می شود. بایرن برای اولین بار در برنابئو بازی می کرد. شب دیوانه واری در برنابئو بود، شب پرخاشگری یک هوادار(Jaime D.P.) به داور بازی “لینمایر”. دون سانتیاگو برنابئو در واکنش به حصارکشی دور زمین، گفت:” روزی که تماشاگران را در قفس نگه دارند، من از رفتن به ورزشگاه برای تماشای فوتبال دست می کشم.” در نهایت اما او مجبور شد در ورزشگاهش نردهها را نصب کند. جام باشگاهها فقط دو دور دیگر برای مادرید به طول انجامید و آنها در زمین والنسیا و مالاگا بازی های خانگی را برگزار کردند.
1977؛ قطع ارتباط بین میلیانیچ و برنابئو
پس از یک فصل بدون جام، فقط یک بازی طول کشید تا صبر برنابئو تمام شود. پس از باخت در سالامانکا در 4 سپتامبر، مولونی به رئال بازگشت. پیش از این، در ماه مارس، رئال 75 سالگی خود را جشن گرفته بود. تورنمنتی به همین مناسبت برگزار شد که هواداران را جذب نکرد. مادرید با شکست آرژانتین در فینال قهرمان شد. مهمانان دیگر، ایران و تیم الجزایری مولودیه چابیه بودند.
1978 ؛ درگذشت برنابئو
1 ژوئن؛ این تاریخ درگذشت سانتیاگو برنابئو است و مادرید هزاران و هزاران پیام تسلیت دریافت کرد. این وداع با مهمترین شخصیت تاریخ باشگاه بود، مردی که جسم و روحش را وقف رئال مادرید کرد و میراثی جهانی از خود بر جای گذاشت. در 3 سپتامبر هیئت مدیره جدید با هدایت لوئیز د کارلوس منصوب می شود. قبل از مرگ استعفای مدیری به نام رامون مندوزا (ماه ژانویه) را می پذیرد و می بیند که تیمش در لالیگا با مربیگری مولونی قهرمان می شود. فصل 78-1977 رئال در هیچ رقابت اروپایی حضور نداشت.
1979؛ ورود وویادین بوسکوف برای جانشینی مولونی
مولونی با دو قهرمانی لیگ رئال مادرید را ترک کرد. آخرین قهرمانی پس از اولین اعتصاب فوتبالیستها بود. دلبوسکه و خوانیتو چهرههای مهمی در آن روند بودند. اولین دوره جام سانتیاگو برنابئو در ماه آگوست برگزار میشود. تیمهای شرکتکننده جذاب هستند: رئال مادرید، آژاکس، میلان و بایرن و در نهایت آلمانیها این جام را کسب کردند. در ماه ژوئن، مادرید، قهرمان لیگ، در فینال جام حذفی مقابل والنسیا شکست خورد.
1980؛ فینال جام حذفی مقابل کاستیا
یوفا برنابئو را به عنوان ورزشگاه فینال برای جشن گرفتن 25 سالگی جام باشگاههای اروپا تعیین کرد. رویای سپیدپوشان برای قهرمان شدن در خانه در یکی از بدترین شبهای اروپایی آنها پایان یافت: شکست 5-1 برابر هامبورگ در 23 آوریل، در حالی که بازی رفت را 2-0 برده بودند. آن سال فینال جام حذفی در تاریخ باقی ماند؛ فینالی که در آن رئال مادرید، تیم دوم خود کاستیا را شکست داد. کاستیا به جام در جام رفت و حتی کار برابر وستهام، قهرمان جام حذفی انگلیس را به وقتهای اضافه کشاند.
1981؛ بازگشت رئال به فینال جام باشگاههای اروپا
در بازی فینال، رئال در پاریس مقابل لیورپول شکست خورد. پایانی سخت برای یک فصل طولانی و دشوار. در لالیگا رئال در روز پایانی قهرمانی را از دست داد. جام در دستان رئال بود ولی گل دقیقه پایانی سوسیداد توسط زامورا به خیخون باعث شد جام به سنسباستین برود. دو هفته ابتدایی لالیگا با اعتصاب فوتبالیست ها همراه بود.
1982؛ برنابئو محل برگزاری جام جهانی
در 11 ژوئن برنابئو میزبان فینال جام جهانی در اسپانیا بود؛ ایتالیا 3- آلمان 1. سال با تنش آغاز می شود. میگل آنخل مدعی می شود که بوسکوف هیچ صلاحیتی برای مربیگری رئال مادرید ندارد. تنش ها پس از شکست 5-0 از کایزرسلاترن که رئال را از یوفا حذف کرد، به اوج خود رسید. در بازی رفت خوانیتو با هواداران روی سکوها درگیر شده بود.
اندکی پس از جدایی بوسکوف، مولونی بازگشت و او عنوان قهرمانی دیگری به مادرید داد؛ این بار جام حذفی. در 11 آوریل در کاستیون، میچل اولین بازی خود را برای رئال انجام داد. در 19 می آلفردو دی استفانو به عنوان مربی معرفی شد. در 20 جولای رئال مادرید در حضور بیش از 30000 نفر و برای اولین بار با یک تبلیغ روی پیراهن خود به میدان رفت: Zanussi. در 30 ژوئن، قراردادی با برند ایتالیایی امضا شده بود. در اکتبر دیکارلوس در انتخابات بر مندوزا پیروز شد: 10752 رای در مقابل 7660 رای.
1983؛ بیسابقه
مادرید در همه رقابتها دوم شد. لیگ در آخرین روز پس از باخت در مستایا از دست رفت، جام حذفی در آخرین دقیقه مقابل بارسلونا، جام در جام در وقت اضافه مقابل آبردین، سوپرکاپ در یک دوئل دوگانه بسیار خشن مقابل رئال سوسیداد و جام اتحادیه مقابل بارسلونا با گل معروف مارادونا در چامارتین از دست رفتند. در تابستان، مادرید خوان لوزانو اسپانیایی-بلژیکی را جذب کرد.
1984؛ پایان کار دی استفانو
خداحافظی با او در شرایطی که لیگ را با امتیاز برابر با اتلتیک از دست داد، غمانگیز بود اما او میراثی را از خود به جای گذاشت که در آن زمان هیچکس آن را درک نکرد: اولین بازی سانچیس، مارتین واسکز(هر دو در مورسیا، سپتامبر 1983) و بوتراگنیو(کادیز، فوریه 1984). در پایان فصل لا سائتا باشگاه را ترک کرد و آمانسیو به عنوان مربی منصوب شد. سال با یک لحظه فوق العاده به پایان میرسد: 6-1 در برابر اندرلخت برای جبران شکست 3-0 بروکسل.
1985؛ رئال اولین قهرمانی خود در یوفا را به دست آورد
پس از شکست 2-0 از اینتر در بازی رفت، به نظر می رسید همه چیز در میلان روی هوا رفته باشد. با رختکنی پرآشوب، آمانسیو محکوم به اخراج بود. مطابق معمول، مولونی بازگشت و رئال برابر ویدئوتون فینال جام یوفا را برد و قهرمان شد. انتخابات 24 می پیروزی مطلق رامون مندوزا را به ارمغان آورد. دوران او با سه خرید بزرگ آغاز می شود: هوگو سانچز، گوردیو و ماچدا.
1986؛ آغاز دوران کینتا دل بوتره
مندوزا مولونی را نگه می دارد و مادرید لالیگا را جارو می کند. او عنوانی را بدست می آورد که از سال 1980 به آن دست نیافته بود. پس از کسب قهرمانی لیگ، مندوزا تصمیم به تغییر مربی گرفت و لئوبینهاکر، مربی هلندی که مادرید را با ساراگوسا از جام حذفی بیرون کرده بود، به خدمت میگیرد. رئال پس از شکست کلن در فینال در برنابئو بار دیگر قهرمان جام یوفا شد و از عنوانش دفاع کرد. آن تابستان دو ستون دروازهبانی تیم را ترک کردند: میگل آنخل و گارسیا رامون.
1987؛ قهرمانی در طولانریترین لالیگا
طولانیترین لالیگا که با پلیآف به پایان رسید، توسط مادرید فتح شد. اولین قهرمانی کینتا دل بوتره و بینهاکر. رئال در جام باشگاههای اروپا به نیمهنهایی رسید ولی در شب سیاه مونیخ شکست خورد. شب پنالتی بیهوده مینو و لگدمال شدن ماتئوس توسط خوانیتو. این آخرین بازی خوانیتو با مادرید در اروپا بود. او تابستان آن سال به مالاگا رفت.
1988؛ قهرمانی راحت در لیگ اما ناکامی دوباره در جام باشگاه های اروپا
رئال پس از 1966، هرگز تا این اندازه به جام قهرمانی اروپا نزدیک نشده بود. پس از خلاص شدن از شر هیولای سیاه خود، بایرن، به نظر می رسید PSV آیندهوون رقیب راحتی برای راهیابی به فینال باشد. مادرید در هر دو بازی بسیار برتر است، تقریباً در بازی برگشت در آیندهوون، سلطه رئال محسوستر هم بود اما گل عجیب لینسکنز در برنابئو، تیم هیدینک را به فینال رساند. آیندهوون بدون حتی یک پیروزی در جریان بازی از مرحله یک چهارم نهایی، قهرمان شد. بازی آیندهوون پیامدهای سنگین روحی داشت و سانتیانا هم با بزرگی و افتخار از رئال خداحافظی کرد.
1989؛ پنج تایی شدن در سنسیرو برابر میلان
مادرید در اولین فصل ورود برند شوستر قهرمان لیگ و جام حذفی شد. اما این کافی نبود. باخت 5-0 در سنسیرو در نیمهنهایی جام باشگاه های اروپا دوران بینهاکر را پایان داد. بعدازظهری که در آن قهرمانی لیگ جشن گرفته میشد، میچل از سوتهای هواداران خسته شد و در وسط بازی زمین را ترک کرد. او می خواست باشگاه را ترک کند، اما در نهایت همه چیز تغییر کرد.
مادرید توشاک را به خدمت گرفت؛ مربیای که با سوسیداد شگفتانگیز کار کرده بود. کاماچو از رئال رفت و فرناندو ایهرو به خدمت گرفته شد. قرعه رئال در مرحله یک هشتم نهایی جام باشگاه های اروپا بی رحمانه بود: میلان. مادرید در سن سیرو با پنالتی ای که درست نبود و به ضررش اعلام شد(فان باستن بیرون محوطه سقوط کرده بود) 2-0 باخت. بازی برگشت را رئال 1-0 برد ولی برای صعود کفایت نمی کرد.
1990؛ قهرمانی با ثبت 107 گل
رئال مادریدِ توشاک پنجمین لالیگای متوالی را برد و با دیاستفانو برابری کرد و با رکوردی که قبلاً دیده نشده بود: 107 گل زده، با هوگو سانچز به عنوان پیچیچی بی چون و چرا. در 5 آوریل رئال در فینال جام حذفی مقابل بارسلونا باخت، شکستی که یوهان کرویف را روی نیمکت نجات داد. گئورگی هاجی خرید بزرگ فصل برای رئال بود. تیم در شروع فصل 90-91 دچار افت شد. توشاک را در نوامبر برکنار کردند و دیاستفانو به نیمکت بازگشت.
1991؛ مندوزا برنده انتخابات
بحران مشهود است. در همان فصل چهار مربی روی نیمکت نشستند: توشاک، دیاستفانو، گروسو(یک بازی) و آنتیچ. یوسیا به طور غیرمنتظرهای در انتخابات قد علم می کند، اما مندوزا ریاست خود را حفظ می کند. با رادومیر آنتیج رئال مادرید لیگ را به بارسلونا واگذار کرد. آن تابستان باشگاه با بازیکنی که تمام اروپا قصد جذبش را داشت (پروسینچکی) و مرد جوانی که در خیخون می درخشید (لوئیس انریکه) قرارداد امضا کرد.
1992؛ از دست رفتن لالیگا در تنریف
مندوزا با برکناری آنتیچ در پایان ژانویه، ساعاتی پس از قهرمانی نیم فصل همه را غافلگیر شد. بینهاکر برگشته بود. با وجود شکست 2-0 در بازی آخر فصل برابر تنریف و از دست رفتن قهرمانی لالیگا در روز پایانی، سال 1992 برای رئال مادرید سال مرگ خوانیتو است. در راه بازگشت به مریدا پس از اینکه مادرید در یوفا تورینو را شکست داد، یک تصادف جاده ای جان خوانیتو را گرفت. شماره هفت مُرد و تبدیل به افسانه شد. در ماه ژوئن بنیتو فلورو سرمربی رئال مادرید شد.
1993؛ تکرار درام تنریف
رئال بار دیگر در هفته پایانی باید به تنریف می رفت تا با کسب پیروزی قهرمانیاش را مسجل کند. بازیکنان با یک پرواز معمولی و در دمای 60 درجه از لحاظ بدنی تحلیل رفته بودند. سانچیس اینگونه میگوید:” در دومین لالیگای تنریف، ما عنوان قهرمانی را در هواپیما از دست دادیم. در آن زمان رئیس رامون مندوزا فکر می کرد که با توجه به اتفاقات سال قبل، بهتر است از آنچه که می شود اجتناب کنیم. با دو هواپیمای چارتر کوچک راهی تنریف شدیم. یکی از آنها مادرید را ترک کرد و بدون مشکل به تنریف رسید و یکی که با من و نیمی از تیم بود در ابتدا دچار مشکل شد. دقایقی بعد دمای داخل کابین به 60 درجه رسید. باید تقریباً 30-40 دقیقه وقت می گذاشتیم تا هواپیما سوخت کافی برای فرود دوباره در باراخاس دریافت کند.” رئال این بار 2-3 باخت و قهرمانی از دست رفت.
1994؛ سال بد
پروژه دوم فلورو پس از یک بحران طولانی به پایان رسید. در ماه مارس، پس از شکست های متوالی مقابل پاریسنژرمن و یئیدا، او اخراج شد. کانال پلاس ویدئویی در وقت استراحت بین دو نیمه بازی در زمین ییدا پخش کرد که در آن صدای فلورو در حال توهین به یئیدا به وضوح شنیده میشد. ساعاتی بعد دلبوسکه جانشین فلورو شد و اولین بازی خود را با پیروزی 5-2 مقابل رایو در ویسنته کالدرون به اتمام رساند. در پایان فصل رئال مادرید خورخه والدانو را برای نیمکت به خدمت گرفت و با او فرناندو ردوندو و مایکل لادروپ آمدند. قبل از پایان سال 1994، رئال مادرید یک شکست تاریخی در یوفا (برابر اودنسه) متحمل شد و البته بازیکنی را کشف کرد که یک دوران را رقم زد (رائول).
1995؛ مادرید والدانو قهرمان لیگ شد
1995 سالی است که در آن اتفاقات بسیار مهمی رخ می دهد. در ماه فوریه مندوزا در انتخاباتی پیروز میشود که پس از طلوع خورشید به پایان میرسد. او فلورنتینو پرز را در میان شایعات مربوط به تقلب و استفاده از رای های افراد مرده شکست داد اما وضعیت اقتصادی فلج کننده بود. در ماه اکتبر نتیجه انتخابات باطل شد و لورنزو سانز، معاون رئیس، گفت که حالا زمان من فرا رسیده است. درست بود. در 15 نوامبر پنج روز بعد استعفای رئیس مندوزا، مارکا تیتر “پایان” را انتخاب کرد. در 15 ژوئن همان سال مسابقه خداحافظی بوتراگنیو برگزار شد: برتری 4-0 مقابل رم.
1996؛ بحران در مدیریت باشگاه
سال با بحران اداری شروع می شود که تیم را تحت تاثیر قرار داد. والدانو در ژانویه برکنار شد و دلبوسکه جای او را گرفت. فصل با آرسنیو ایگلسیاس تمام شد. در 21 مارس مارکا همه را با خبر لوئیس انریکه غافلگیر می کند؛ بازیکن رئال که تحت معاینه پزشکی بارسلونا قرار گرفته بود. لیست خروجیها به بیرون درز می کند و مشخص می شود سرمربی تیم کاپلو خواهد بود. از ماه مارس مشخص شد که پردراگ میاتوویچ، ستاره والنسیا، به رئال خواهد رفت.
پس از پرداخت بند فسخ میاتویچ، روابط برنابئو و مستایا هم قطع شد. انقلاب رئال واقعی است: میاتوویچ، شوکر، سیدورف، روبرتو کارلوس، ایلگنر… در 25 می میشل آخرین بازی خود را برای مادرید انجام می دهد. پادشاه اروپا برای دومین بار در هیچ رقابت اروپایی حضور نخواهد داشت.
1997؛ لیگ کاپلو
رئال مادریدِ کاپلو قهرمان لیگ شد، اما در 27 آوریل و دو روز قبل از پایان فصل او اعلام کرد:” من به دلیل عدم هماهنگی و اختلاف نظر با لورنزو سانز و برخی همکارانش تصمیم گرفتهام در پایان فصل مادرید را ترک کنم”. جانشین او بلافاصله مشخص شد: یوپ هاینکس.
1998؛ یک سال مقدس در تاریخ رئال مادرید
گل قهرمانی لاسِپتیما، گل میاتوویچ به یووه در آمستردام، گل پایان 32 سال ناامیدی. ویسنته دلبوسکه میگوید:”آن خاص ترین قهرمانی بود.” مرد اهل سالامانکا به یاد می آورد:” در آمستردام دیدم که کارمندان باشگاه مدام گریه می کردند.” هاینکس اما در پایان فصل برکنار شد. یک لالیگای بد و حذف از کوپا دل ری برابر آلاوس دست دومی تاوان خوبی نداشت. در 1 دسامبر 1998 رئال مادرید با پیروزی بر واسکودوگاما قهرمان جام بین قارهای در توکیو شد. رئال تنها یک سال پس از حضور نداشتن در اروپا، به قهرمانی در چمپیونزلیگ و پس از 38 سال به قهرمانی جهان رسید.
1999؛ یک خوک در حال پرواز
گاس هیدینک جانشین هاینکس شد، اما پس از باخت خانگی در 20 فوریه، لورنزو سانز او را کنار گذاشت و توشاک را بازگرداند. دومین ماجراجویی مرد ولزی کوتاه بود: از فوریه تا نوامبر 1999. در هفدهم همان ماه، مرد ولزی در انتقاد از سانز به مارکا گفت:” هر کسی که مرا میشناسد، میداند که اظهارات من درست و منطقی و فکر شده است. همیشه پشت حرفهای من دلیلی منطقی نهفته است. به همین دلیل پرواز خوک بر فراز برنابئو راحت تر از این است که بخواهم حرفم را پس بگیرم.” اتفاق بعدی اخراج او بود. دلبوسکه هدایت یک کشتی در حال حرکت را بر عهده گرفت و آن را به سمت قهرمانی شماره هشت در پاریس هدایت کرد.
2000؛ فلورنتینو پرز، رئیس جدید
رئال مادرید در لیگ قهرمانان در یک چهارم و نیمه نهایی به مصاف منچستریونایتد و بایرن، رقبایی بزرگ، رفت و با برتری 3-0 بر والنسیا در فینال، هشتمین لیگ قهرمانان اروپا را در پاریس به دست آورد. رئال که سال را با بحران آغاز کرده بود و حتی تصور می شد به جمع چهار تیم برتر هم نرسد، با بازی با سه مدافع میانی، ابتکار دلبوسکه، عنوان قهرمانی را به دست آورد.
در تابستان یک رئال مادرید جدید متولد شد. فلورنتینو پرز پس از پیروزی در انتخاباتی که در آن لوئیس فیگو را از چنگ بارسا خارج کرد، به ریاست رئال رسید. ضرب شست جهانی و یک رئال مادرید جدید.
2001؛ جذب زیدان
و بعد از فیگو در سال 2000، حالا جذب زیدان! رئیس کار انتقال بهترین بازیکن جهان را نهایی کرد که مشخصا نقطه عطفی در تاریخ باشگاه بود. قبل از جذب زیزو، مادرید قهرمان لالیگا شده بود.
2002؛ صدسالگی، لا نوونا، والی… و رونالدو
یک سال تاثیرگذار دیگر برای رئال مادرید، صدسالگی باشگاه. مادرید با والی به یاد ماندنی زیزو در گلاسکو قهرمانی نهم اروپا (لا نوونا) را جشن گرفت. لحظه تلخ یکصد سالگی در 6 مارس و شکست خانگی در فینال جام حذفی مقابل دپورتیوو بود اما نهمین لیگ قهرمانان اروپا و آمدن رونالدو نازاریو در ماه آگوست، جشن های صد سالگی مادرید را با شکوه کرد.
امضای قرارداد با رونالدو در تاریخ فوتبال از نظر ورزشی و نحوه اجرای آن ثبت شد چرا که فلورنتینو پرز تنها یک دقیقه قبل از بسته شدن پنجره نقل و انتقالات کار را تمام کرد.
2003؛ یک لالیگای دیگر، خداحافظی با دلبوسکه… و بکام
مادرید قهرمان لالیگا می شود، اما هیئت مدیره از مربی تیم راضی نیست و تصمیم می گیرد که در پایان فصل دل بوسکه و ایهرو را در اختیار نداشته باشد. جانشین دلبوسکه کارلوس کی روش، دستیار سر الکس فرگوسن در یونایتد است. با او بکام هم جذب رئال می شود. بله، دیوید بکام با رئال مادرید قرارداد می بندد و مادرید کهکشانی تر می شود.
2004؛ غرق شدن کامل
مادرید که بین سپتامبر و دسامبر 2003 در همه مسابقات عالی کار کرده بود، از ماه مارس سقوط کرد و در آوریل همه رقابتها از جمله فینال جام حذفی مقابل ساراگوسا را از دست داد. کیروش اخراج میشود و کاماچو استخدام میشود که دوام کمی در این سمت دارد. مادرید وارد یک بحران بزرگ ورزشی شده و با امضای قرارداد با لوکزامبورگو سال را به پایان می رساند.
2005؛ یک سال دیگر بدون موفقیت
مادرید سال را با بازی هفت دقیقهای مقابل رئال سوسیداد آغاز میکند که زمان باقیمانده از دیداری بود که به دلیل تهدید بمبگذاری به حالت تعلیق درآمد. لوکزامبورگو در اولین بازی خود با گل زیدان از روی نقطه پنالتی برنده شد و به نظر می رسید تیم در حال فرار از بحران است اما تیم خوب کار نمی کرد و اتفاقات عجیبی هم رخ داد مانند رونالدو که یک هفته به بازی با یووه در یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان، همه تیم را برای جشن عروسی خود به پاریس می برد تا جشن بگیرد. رئال به یووه باخت و حذف شد.
2006؛ استعفای فلورنتینو
این تیم هیچ نشانهای از پیشرفت و امیدواری برای قهرمانی لالیگا نشان نمی دهد و فلورنتینو تصمیم میگیرد در ماه فوریه استعفا کند. یک سال بیجام دیگر برای رئال مادرید که در ماه جولای انتخابات برگزار میکند. رامون کالدرون با میاتوویچ به عنوان مدیر ورزشی برنده میشوند. چرخه تغییر میکند و زیدان تصمیم میگیرد فوتبال را ترک کند. کاپلو به نیمکت بازمیگردد و رود فننیستلروی و فابیو کاناوارو به عنوان خریدهای بزرگ وارد می شوند. مادرید در آن سال کمپ والدبباس را افتتاح کرد.
2007؛ لالیگا بازگشت
مادرید قهرمان یکی از باورنکردنیترین لیگ های تاریخ شد. گل دقیقه 90 رائول تامودو به بارسا در دربی کاتالونیا همزمان با گل تساوی فننیستلروی به ساراگوسا باعث شد رئال در هفته پایانی صدرنشین شده و با شکست مایورکا قهرمان شود. رئال امتیازات زیادی از بارسا عقب بود ولی در نیم فصل دوم کامبکی باورنکردنی داشت. با وجود قهرمانی، کاپلو اخراج شد و برند شوستر جانشین او شد. رئال در اروپا همچنان در مرحله یک هشتم نهایی حذف می شد.
2008؛ دالان افتخار بارسا در برنابئو
سال دیگری که در آن از لیگ قهرمانان حذف شدند اما در لیگ دوباره قهرمان شدند؛ رئال با اختلاف زیادی به قهرمانی رسید و بازیکنان بارسا از جمله مسی قبل از الکلاسیکو برای قهرمانی رئال دالان افتحار تشکیل دادند. این مادرید هلندیها بود، با اسنایدر، فننیستلروی، روبن، درنته و بارسا را هم 4-1 شکست داد.
2009؛ بازگشت فلورنتینو پرز
رامون کالدرون پس از افشاگری مارکا مبنی بر دستکاری مجمع اعضا برای تایید حسابها مجبور به استعفا شد. کالدرون رفت و ویسنته بولودا ریاست موقت را به دست گرفت. فلورنتینو پرز در تابستان بازگشت و هیچ رقیبی در صندوقهای برای او نبود. فلورنتینو پرز بازگشت و انقلابی دوباره را شکل داد.
کریستیانو رونالدو، کاکا، کریم بنزما، ژابی آلونسو، آربلوا، گارای و گرانرو با مربیگری مانوئل پیگرینی به رئال پیوستند. هدف بازیابی بزرگی در اروپا بود.
2010؛ یک سال بی جام و ورود مورینیو
رئال با پیگرینی در لالیگا 97 امتیاز به دست آورد اما قهرمانی را کسب نکرد. فصل بدون جام باعث میشود فلورنتینو پرز به دنبال ژوزه مورینیو برود. مورینیو با مسوت اوزیل، خدیرا و دیماریا به عنوان نیروهای جدید وارد می شود و شروع به ساخت یک تیم جدید و بسیار تهاجمی می کند تا با آن در مقابل بارسای گواردیولا بایستد.
2011؛ یک کوپا دل ری و نبرد با بارسا
با مورینیو و گواردیولا؛ کریستیانو و مسی، الکلاسیکوها به حداکثر شکوه خود می رسند. جنگ در زمین و اتاق مطبوعات. به شانس نیاز است که این دو غول چهار بار در دو هفته و در همه رقابتها یکدیگر را ملاقات کنند. مادرید فینال جام حذفی را با گل رونالدو از بارسا برد، اما در لیگ و لیگ قهرمانان اروپا قافیه را به بارسا باخت.
2012؛ رئال رکوردها
رئال پس از یک فصل بی عیب و نقص قهرمان لالیگا شد. این رئال مادرید 100 امتیاز و 121 گل است. در لیگ قهرمانان اروپا، وسواس بزرگ باشگاه، رئال در ضربات پنالتی سرنوشتساز برابر بایرن در نیمه نهایی مغلوب شد. مورینیو همیشه میگوید:”ما بهترین تیم اروپا بودیم.” تیمی که به قلب هواداران نفوذ کرد. در تابستان لوکا مودریچ با رئال قرارداد بست.
2013؛ خداحافظ مورینیو
مادرید لیگ بدی را پشت سر گذاشت، اما به فینال جام حذفی و نیمه نهایی لیگ قهرمانان رسید. رئال اما هیچ یک از این دو عنوان را کسب نکرد. در لیگ قهرمانان یک گل تا یک بازگشت تاریخی مقابل بروسیا دورتموند فاصله داشت. مورینیو با شکست از اتلتیکو در فینال جام حذفی رفت و کارلو آنچلوتی آمد. کمی بعد گرت بیل به عنوان یک ستاره 100 میلیونی به رئال پیوست.
2014؛ لادسیما
رئال سرانجام دهمین جام اروپایی خود را بالای سر برد. این کار را در مقابل اتلتیکو مادرید در لیسبون انجام داد؛ در فینالی که همیشه با گل سرخیو راموس در دقیقه 93 در یادها خواهد ماند. سالی برای ماندگاری در تاریخ، با عنوان قهرمانی کوپا دل ری پس از گل عالی گرت بیل به بارسا.
2015؛ اخراج آنچلوتی
رئال مادرید نمی تواند فصل را با موفقیت به پایان برساند و در آخرین روزها تمام عناوین را از دست میدهد. آلوارو موراتا که به صورت قرضی در یووه حضور داشت، رئال را از دومین فینال متوالی لیگ قهرمانان اروپا کنار گذاشت. آنچلوتی در پایان فصل اخراج می شود و رافا بنیتس قرارداد میبندد.
2016؛ افسانه با زیدان آغاز میشود
در 4 ژانویه 2016 پس از اخراج رافا بنیتس، زیدان هدایت تیم را بر عهده گرفت. تیمی را در بحران گرفت و به مدعی در همه جامها تبدیل کرد. رئال در آستانه یک بازگشت تاریخی در لالیگاست و تا آخرین بازی با بارسا مبارزه میکند اما قهرمان نمیشود ولی قهرمانی یازدهم اروپا را دوباره مقابل اتلتیکو مادرید تجربه میکند.
2017؛ قهرمانی لیگ و قهرمانان
مادرید زیدان بدون توقف ادامه میدهد و لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا را فتح می کند. فینال در کاردیف مقابل یووه یکی از بهترین فینالهای تاریخ باشگاه است که با یک بازی تماشایی که 4-1 به پایان رسید.
2018؛ سیزدهمین قهرمانی اروپا اما خداحافظ زیدان و کریستیانو
رئال مادرید بار دیگر قهرمان اروپا شد، این بار پس از شکست دادن لیورپول در فینال و در دوئلی که با قیچی برگردان گرت بیل در تاریخ ثبت شد. پس از لیگ قهرمانان اروپا، زیدان تصمیم به کنارهگیری گرفت و کریستیانو رونالدو هم از مادرید جدا شد. او با 100 میلیون یورو به یووه رفت.
مادرید به سراغ خولن لوپتگی می رود که دو روز مانده به شروع جام جهانی امضای قراردادش اعلام میشود و همین موضوع باعث اخراج او از تیم ملی اسپانیا می شود. لوپتگی در ماه اکتبر پس از شکست در نوکمپ از مادرید اخراج شد و سولاری جای او را گرفت.
2019؛ بازگشت زیدان و آغاز بازسازی برنابئو
عملکرد بد تیم باعث می شود که رئال سولاری را برکنار کرده و زینالدین زیدان را در ماه مارس برگرداند. او درخواست شخصی فلورنتینو پرز برای هدایت تیم را پذیرفت. در تابستان کار بازسازی سانتیاگو برنابئو آغاز می شود. هدف این است که باشگاه به یک رونق اقتصادی اساسی برای مبارزه با باشگاه های متعاق به دولتها (سیتی وپیاسجی) برسد.
2020؛ لالیگای پاندمی برای رئال
رئال مادرید در پاندمی کرونا قهرمان لالیگا شد. در لیگی که ماه مارس به دلیل شیوع کووید19 به حالت تعلیق درآمده بود و در ماه ژوئن دوباره از سر گرفته شد. در آخرین هفتههای تماشایی فصل رئال در 11 بازی از 12 بازی خود پیروز شد. رئال همچنین به آلفردو دیاستفانو نقل مکان کرده بود، زیرا برنابئو برای بازسازی تعطیل بود.
2021؛ دوباره خداحافظ زیدان
مادرید هیچ عنوانی کسب نمی کند، اما تا پایان برای قهرمانی میجنگد. چلسی در نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا مادرید را شکست داد و در لیگ هم قهرمانی در آخرین روز از دست رفت. در پایان فصل زیدان باشگاه را ترک و با نامهای تند علیه باشگاه خداحافظی کرد. او مدعی بود که حمایت مورد انتظار را ندیده است.
2022؛ یک سوپرکاپ و…
6 مارس، مادرید 120 ساله شد. تیمی که فعلا صدرنشین مطلق لالیگاست و در انتظار بازی برگشت برابر پیاسجی در یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان نشسته است. رئال تا همینجای 2022 فاتح سوپرکاپ شده و در تابستان احتمالا باید منتظر جذب کیلیان امباپه باشیم.
با سلام و خسته نباشید بابت چنین فعالیت قابل تقدیری در خصوص ترجه مقالات برجسته نشریات خارجی.
در بند مربوط به سال 1962 نتیجه بازی به اشتباه 3-2 ذکر شده ولیکن بازی با نتیجه 5-3 به سود بنفیکا به اتمام رسیده است. (منبع: سایت یوفا-لینک در انتها- و خلاصه بازی)
https://www.uefa.com/uefachampionsleague/history/seasons/1961/
در خصوص بند 1977 و جشنواره رئال حمیدرضا صدر عزیز و دوست داشتنی-که دیگر از حضور ایشان بهره مند نیستیم-در سال 2017 به بهانه 40 سالگی دیدار ایران-آرژانتین در این تورنمنت و عملکرد غیر قابل انتظار شاگردان حشمت مهاجرانی چند پاراگرافی ارائه کرده که خواندن آن خالی از لطف نیست.
https://www.varzesh3.com/news/1450639/%DA%86%D9%87%D9%84-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%93%D8%B1%DA%98%D8%A7%D9%86%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D9%8A%D9%94%D8%A7%D9%84